دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر مدیریتهای مختلف بقایای گیاهی گندم و چغندرقند بر برخی ویژگیهای شیمیایی و زیستی خاک
359
372
FA
فاطمه
قریشی
دانشگاه فردوسی مشهد
ghoreishi.f68@gmail.com
امیر
لکزیان
0000-0003-3972-5802
دانشگاه فردوسی مشهد
lakzian@um.ac.ir
امیر
فتوت
0000-0002-5551-7002
دانشگاه فردوسی مشهد
afotovat@um.ac.ir
حمیدرضا
ذبیحی
موسسه تحقیقات خاک و آب استان خراسان رضوی
h.zabihi@gmail.com
10.22067/gsc.v17i3.68260
روشهای مدیریتی بقایای گیاهی با تاثیر بر ویژگیهای خاک، میتواند نقش موثری در بهبود باروری و کیفیت خاک و همچنین افزایش عملکرد محصول داشته باشند. بهمنظور بررسی تاثیر مدیریتهای مختلف بقایای گیاهی گندم و چغندرقند بر برخی ویژگیهای شیمیایی و زیستی خاک، دو طرح آزمایشی مجزا در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که مدیریتهای مختلف بقایای گیاهی گندم و چغندرقند موجب تغییرات معنیداری بر ویژگیهای شیمیایی (غیر از اسیدیته) و زیستی مورد مطالعه شدند. تمام روشهای مدیریتی نظیر سوزاندن بقایا، مخلوط کردن بقایا، مخلوط کردن بقایا همراه با کود شیمیایی بهجز رهاسازی بقایا در سطح خاک موجب افزایش مقدار کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر قابل دسترس و پتاسیم قابل دسترس خاک نسبت به تیمار شاهد شدند. بهطور کلی در هر دو بقایای گیاهی بیشترین مقدار کربن آلی، نیتروژن کل و پتاسیم قابل دسترس مربوط به تیمار بقایای گیاهی به همراه کود اوره و شخم بود. در مورد تنفس میکروبی پایه و کربن زیستتوده میکروبی خاک موثرترین روشهای مدیریتی تیمار بقایای گیاهی به همراه شخم بود. همچنین در این پژوهش اگرچه تیمارهای سوزاندن بقایای گیاهی موجب بهبود وضعیت عناصر غذایی، تنفس میکروبی پایه و کربن زیستتوده میکروبی نسبت به تیمار شاهد شدند ولی کارایی کمتری نسبت به تیمارهای شخم و افزودن کود به بقایا داشتند. براساس نتایج میتوان گفت مناسبترین روش از نظر ارتقای شاخصهای کیفی خاک در هر دو بقایای گندم و چغندرقند مخلوط کردن بقایا بهوسیله شخم با خاک به همراه کود اوره و همچنین مخلوط کردن بقایا بهوسیله شخم با خاک بوده است.
بقایای گیاهی,شخم بقایا,سوزاندن بقایا,عناصر غذایی,ویژگیهای زیستی
https://jcesc.um.ac.ir/article_38247.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38247_e8b39b1329dca3decf914543e9eb8569.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
بررسی تأثیر سن نشاء و تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.)
373
387
FA
اشکان
عسگری
0000-0002-4666-1520
دانشگاه فردوسی مشهد
asgariashkan6@gmail.com
پرویز
رضوانی مقدم
0000-0002-3827-3878
دانشگاه فردوسی مشهد
rezvani@um.ac.ir
علیرضا
کوچکی
دانشگاه فردوسی مشهد
akooch@um.ac.ir
10.22067/gsc.v17i3.68378
این مطالعه با هدف تعیین مناسبترین سن نشاء و تراکم از نظر عملکرد و اجزای عملکرد عروسک پشت پرده در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بود. فاکتورهای آزمایش شامل سه سن نشاء (5، 8 و 11 هفته) و چهار تراکم بوته (5، 7/6، 10 و 20 بوته در متر مربع) بود. نتایج نشان داد بیشترین وزن میوه (92 گرم) در بوته مربوط به تیمار سن نشاء 11 هفته با تراکم 5 بوته بود. بیشترین عملکرد بیولوژیک در تیمارهای سن نشاء 11 و 8 هفته در تراکم 20 بوته بهمیزان 16 تن در هکتار بهدست آمد. بیشترین عملکرد میوه (1/7 تن) در تیمار سن نشاء 11 هفته با تراکم 10 بوته در متر مربع بالاترین مقدار بود. همچنین بیشترین تعداد میوه با میانگین 109 عدد در سن نشاء 11 هفته با تراکم 5 بوته در متر مربع حاصل شد. ارتفاع بوته در تراکم 20 بوته (61 سانتیمتر) بیشتر از تراکمهای دیگر بود و همچنین ارتفاع در سن نشاء 11 و 8 هفته (بهترتیب 52 و 54 سانتیمتر) بیشتر از سن 5 هفته بود. شاخص برداشت در تراکمهای 5، 7/6 و 10 بوته در سن 11 و 8 هفته بیشترین و در تراکم 20 بوته کمترین مقدار را داشت. بهطور کلی نشاهای با سن 5 هفته از نظر بیشتر صفات وضعیت مناسبی نداشتند و همچنین تراکم 20 بوته در متر مربع نیز در تمامی صفات بهجز عملکرد بیولوژیک و ارتفاع بوته مناسب نبودند.
ارتفاع,شاخص برداشت,عملکرد بیولوژیک,عملکرد میوه,وزن هزار دانه
https://jcesc.um.ac.ir/article_38249.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38249_b51dd53603372b66303f3eb66644bdb6.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
ارزیابی جذب و کارایی مصرف نور در کشت مخلوط ذرت شیرین (Zea mays. Varsaccharata) و سیبزمینی (Solanum tuberosum)
389
401
FA
هانیه
همافر
دانشگاه رازی کرمانشاه
محمود
خرمی وفا
دانشگاه رازی
khoramivafa@razi.ac.ir
فرزاد
مندنی
0000-0002-0077-6605
دانشگاه رازی
f.mondani@razi.ac.ir
حیدر
ذوالنوریان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
hzolnorian@yahoo.com
10.22067/gsc.v17i3.69264
اختلافات فیزیولوژیک و مورفولوژیک دو محصول اقتصادی و ارزشمند سیبزمینی و ذرت شیرین و همچنین عدم تداخل در برداشت، دلایل کافی و منطقی برای کشت مخلوط آنهاست. بااینحال، برای یافتن بهترین ترکیب مناسب کشت این دو گیاه، اطلاعاتی چون کارایی در مصرف منابع تولید اهمیت دارد. از اینرو بهمنظوربررسی جذب و کارایی مصرف نور در کشت مخلوط ذرت شیرین و سیبزمینی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال زراعی 1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی در شش سطح، عبارت از الگوهای کشت مخلوط 1:1، 2:2، 2:1 و 1:2 (بهترتیب نشاندهنده ردیفهای کاشت ذرت شیرین و سیبزمینی) به همراه کشت خالص آنها بودند. نتایج نشان داد که شاخص سطح برگ و کارایی مصرف نور برای هر دو گیاه و در تمام الگوهای کشت مخلوط نسبت به تککشتی بالاتر بود. در بین الگوهای مختلف کشت مخلوط، بیشترین کارایی مصرف نور برای هردو گیاه ذرت شیرین و سیبزمینی، به الگوی 1:2 بهترتیب معادل 18/2 و 86/1 گرم بر مگاژول، مربوط بود، درحالیکه بیشترین عملکرد قابل کنسرو ذرت شیرین (3300 کیلوگرم در هکتار) و سیبزمینی (9460 کیلوگرم در هکتار) بهترتیب از الگوهای 2:1 و 2:2 بهدست آمد. بهطورکلی نتایج این بررسی نشان داد که کشت مخلوط ذرت شیرین و سیبزمینی جذب نور کارآمدتری نسبت به تککشتی آنها دارد، و از نظر اقتصادی، کشت دو ردیف سیبزمینی همراه با دو ردیف ذرت (41/1LER=) توصیه میشود.
بهرهوری، کشت مخلوط,کارایی مصرف منابع,ماده خشک
https://jcesc.um.ac.ir/article_38251.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38251_c9450c6c71c8f09f6d62ed72d9db54e1.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
بررسی تأثیر سطوح آبیاری، نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد ماده خشک و برخی صفات فیزیولوژیک ارزن پادزهری (Panicum antidotale Retz.)
403
414
FA
زین العابدین
جویبان
دانشگاه فردوسی مشهد
abed_jouyban88@yahoo.com
محمد
کافی
0000-0002-0933-1346
دانشگاه فردوسی مشهد
m.kafi@um.ac.ir
احمد
نظامی
0000-0001-9490-6935
دانشگاه فردوسی مشهد
nezami@um.ac.ir
سید غلامرضا
موسوی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
s_reza1350@yahoo.com
10.22067/gsc.v17i3.69964
استفاده بهینه از منابع آب موجود، به همراه بهبود کارایی عناصر غذایی در شرایط تنش خشکی، ضمن کمک به تحقق اهداف کشاورزی پایدار، سبب افزایش و یا ثبات عملکرد گیاهان زراعی نیز میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات تنش خشکی و عناصر نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیک گیاه ارزن پادزهری (Panicum antidotale Retz.) در شرایط آب و هوایی بیرجند در خراسان جنوبی انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری بر اساس تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر در سه سطح (70، 140 و 210 میلیمتر)، نیتروژن بر اساس آزمون خاک در سه سطح صفر، مصرف به میزان نصف مقدار قابل توصیه آزمون خاک (100 کیلوگرم در هکتار) و مصرف بر اساس مقدار قابل توصیه آزمون خاک (200 کیلوگرم در هکتار) و پتاسیم در دو سطح (صفر و 100 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج نشان داد که با افزایش تبخیر تجمعی رطوبت از تشتک تبخیر و یا کاهش آب مصرفی، کارایی مصرف تشعشع کاهش و کارایی مصرف آب افزایش یافت. همچنین با افزایش نیتروژن مصرفی، کارایی مصرف نیتروژن کاهش یافت. در صفت عملکرد ماده خشک در مجموع چینها، اثر متقابل سهگانه رژیم آبیاری و کودهای نیتروژن و پتاسیم معنیدار بود و کاربرد این عناصر در زمان افزایش شدت تنش، صفت فوق را بهبود داد. در مجموع بهنظر میرسد که کاربرد عناصر نیتروژن و پتاسیم در شرایط تنش خشکی، میتواند در کاهش اثرات مخرب تنش و افزایش تحمل ارزن پادزهری به خشکی موثر باشد.
"گیاه علوفه ای","کارآیی مصرف آب","کارآیی مصرف نیتروژن"
https://jcesc.um.ac.ir/article_38253.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38253_f6df3d9150f58bfa219c0e3ce08e6f59.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
تاثیر تنش خشکی انتهای فصل بر عملکرد دانه و صفات مورفوفیزیولوژیک اکوتیپهای Aegilops triuncialis
415
425
FA
زهرا
تقی پور
دانشگاه محقق اردبیلی
ztaghipour22@yahoo.com
رسول
اصغری زکریا
دانشگاه محقق اردبیلی
rrasghari@yahoo.com
10.22067/gsc.v17i3.70592
بهمنظور مطالعه اثر تنش خشکی در شرایط آبیاری کامل و تنش رطوبتی انتهای فصل (قطع آبیاری در مرحله تورم غلاف برگ پرچم و قطع آبیاری در مرحله 50% ظهور سنبله) روی صفات مختلف هشت اکوتیپ triuncialis Aegilops و تعیین صفات موثر بر عملکرد دانه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش رطوبتی موجب کاهش مقادیر کلیه صفات مورد ارزیابی مخصوصاً عملکرد دانه به میزان 89% نسبت به شاهد شد. شرایط تنش رطوبتی با آسیب بر دستگاه فتوسنتزی باعث کاهش کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم II و شاخص کلروفیل گردید. میزان هدایت روزنهای در شرایط تنش در مرحله تورم سنبله 46 درصد و در مرحله 50 درصد ظهور سنبله 55 درصد کاهش یافته و همچنین موجب کاهش26 درصدی محتوی نسبی آب برگ نسبت به شرایط نرمال گردید. اگرچه اعمال تنش رطوبتی در این آزمایش باعث کاهش عملکرد دانه در اکوتیپها نسبت به شرایط بدون تنش شد ولی بعضی از اکوتیپها مانند هشترود، هوراند و ماکو شرایط تنش را تحمل نموده و کاهش عملکرد کمتری نسبت به سایرین نشان دادند. اکوتیپهای هشترود، مرند، هوراند، البرز و مشکین توانستند در زمان خشکی، با افزیش طول ریشه رطوبت مورد نیاز را از اعماق خاک فراهم کنند.
تنش خشکی,فلورسانس کلروفیل,عملکرد دانه,هدایت روزنهای
https://jcesc.um.ac.ir/article_38255.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38255_f59a12c3bdb74de260745c80f56fd227.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر کود نیتروژن و تراکم بوته بر عملکرد کمی و کیفی کنجد با استفاده از طرح مرکب مرکزی
427
439
FA
هدا
لطیفی
دانشگاه فردوسی مشهد
hlatifi@rocketmail.com
سرور
خرم دل
0000-0003-2995-4898
دانشگاه فردوسی مشهد
khorramdel@um.ac.ir
مهدی
نصیری محلاتی
0000-0003-0357-1733
دانشگاه فردوسی مشهد
mnassiri@um.ac.ir
جواد
وفابخش
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
j.vafabakhsh@areo.ir
عبداله
ملافیلابی
مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی
a.filabi@rifst.ac.ir
10.22067/gsc.v17i3.72836
بهینهسازی نیتروژن و تراکم یکی از راهکارهای مدیریتی برای حفاظت از منابع و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی محسوب میشود. مدل سطح پاسخ (RSM) مجموعهای از تکنیکهای آماری مورد استفاده برای بهینهسازی نهادههای تولید بهشمار میآید. در این مطالعه، اثر کود نیتروژن و تراکم بوته کنجد با استفاده از طرح مرکب مرکزی (CCD) برای مدل سطح پاسخ بررسی شد. این آزمایش با 13 تیمار و دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 95-1394 انجام شد. تیمارها بر اساس سطح پایین و بالای تراکم بوته (بهترتیب با 10 و 40 بوته در متر مربع) و نیتروژن (بهترتیب با صفر و 100 کیلوگرم اوره در هکتار) تعیین شدند. ارتفاع بوته، اجزای عملکرد (شامل تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه)، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد روغن، درصد پروتئین و عملکرد پروتئین بهعنوان متغیر وابسته مورد اندازهگیری قرار گرفتند و تغییرات این متغیرها با استفاده از مدل رگرسیونی ارزیابی شد. بهمنظور ارزیابی کیفیت مدل برازش شده از آزمون عدم برازش استفاده شد. بسندگی مدل با استفاده از آنالیز واریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. بهطور کلی، معادله چند جملهای درجه دوم کامل برای تعیین معنیداری مدل و اجزای مدل (خطی، درجه دو و اثر متقابل) مورد بررسی قرار گرفت.کیفیت مدل برازش شده با استفاده از ضریب تبیین (R2) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که اثر جزء خطی بر تمام صفات مورد مطالعه معنیدار بود. اثر جزء درجه دو کامل تمام صفات بهجز شاخص برداشت، تعداد دانه در کپسول و وزن هزار دانه را بهطور معنیداری تحت تاثیر قرار داد. اثر متقابل دو عامل نیتروژن و تراکم بوته تنها بر کارایی مصرف نیتروژن، ارتفاع بوته و تعداد کپسول در بوته و درصد پروتئین معنیدار بود. آزمون عدم برازش در مورد هیچکدام از صفات معنیدار نشدکه این امر نشاندهنده برازش مطلوب مدل رگرسیون درجه دوکامل بود. بیشترین عملکرد دانه مشاهده شده و برازش شده بهترتیب برای تراکم 25 بوته در متر مربع و 50 کیلوگرم کود اوره در هکتار و تراکم 25 بوته در متر مربع و 100 کیلوگرم کود اوره در هکتار با 52/1320 و 45/1272 کیلوگرم در هکتار بهترتیب بهدست آمد. بیشترین درصد روغن و درصد پروتئین مشاهده شده بهترتیب از تراکم 10 بوته در متر مربع و عدم مصرف اوره (67/46 درصد) و 40 بوته در متر مربع و 100 کیلوگرم اوره در هکتار (31/25 درصد) حاصل شد و بالاترین مقادیر مشاهده شده این صفات بهترتیب مربوط به تراکم 10 بوته در متر مربع و عدم مصرف اوره (49/46 درصد) و 40 بوته در متر مربع و 100 کیلوگرم اوره در هکتار (01/25 درصد) بود. بهطور کلی، اثر تراکم بوته بر افزایش عملکرد در سطوح بالای کود نیتروژن افزایش یافت که بهطور آشکار نشاندهنده اهمیت نیتروژن در بهبود عملکرد دانه کنجد میباشد. بهینهسازی میزان مصرف منابع با استفاده از طرح مرکب مرکزی میتواند بهعنوان راهکاری مطلوب در تولید پایدار کنجد مد نظر قرار گیرد.
آزمون عدم برازش,تولید پایدار,مدل سطح پاسخ
https://jcesc.um.ac.ir/article_38257.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38257_4eae9f01117d72154a0ef66add583f31.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر محلولپاشی پتاسیم و روی بر شاخصهای فیزیولوژیک رشد، پارامترهای فلئورسانس کلروفیل و عملکرد دو رقم گندم نان تحت تاریخ کاشت تأخیری
441
455
FA
حسین
کمائی
دانشگاه لرستان
e.kamaei61@yahoo.com
حمیدرضا
عیسوند
دانشگاه لرستان
hrisvand@yahoo.com
ماشاالله
دانشور
دانشگاه لرستان
daneshvar.m@lu.ac.ir
فرهاد
نظریان فیروزآبادی
دانشگاه لرستان
nazarian.f@lu.ac.ir
10.22067/gsc.v17i3.73519
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی پتاسیم و روی بر شاخصهای فیزیولوژیک رشد، پارامترهای فلئورسانس کلروفیل و عملکرد دو رقم گندم نان تحت تاریخ کاشت تأخیری، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. عاملهای آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تأخیری (15 دی) بهعنوان عامل اصلی، محلولپاشی در چهار سطح با آب (شاهد)، پتاسیم، روی و پتاسیم + روی بهعنوان عامل فرعی و دو رقم گندم نان پیشتاز و چمران 2 بهعنوان عامل فرعی فرعی بودند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت تأخیری بهدلیل تنش گرمای انتهایی شاخص سطح برگ (LAI) (96/25درصد)، دوام سطح برگ (LAD) (44/48 درصد)، سرعت رشد محصول (CGR) (76/21درصد)، سرعت رشد نسبی (RGR) (72/13 درصد)، سرعت جذب خالص (NAR) (43/22درصد)، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II در شرایط سازگار شده با تاریکی (Fv/Fm) (25/3 درصد)، عملکرد کوانتومی مؤثر فتوسیستم II(ΦPSII) (37/4 درصد)، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم IIدر شرایط سازگار شده با روشنایی (Fv'/Fm') (24/3 درصد) و عملکرد دانه (02/27 درصد) ارقام گندم نان را بهطور معنیداری کاهش داد، اما موجب افزایش معنیدار خاموشی غیرفتوشیمیایی (NPQ) (73/22 درصد) گردید. محلولپاشی پتاسیم و روی غیر از NPQ صفات LAI (50/17درصد)، LAD (62/17درصد)، CGR (49/33درصد)، RGR (00/12درصد)، NAR (62/37درصد)، Fv/Fm (12/3درصد)، ΦPSII (37/7درصد)،Fv'/Fm' (65/6 درصد) و عملکرد دانه (30/17 درصد) ارقام گندم نان را تحت تاریخ کاشت تأخیری بهطور معنیداری بهبود بخشید. بهطور کلی، استفاده از محلولپاشی روی و روی + پتاسیم در رقم چمران 2 بهعنوان بهترین ترکیبات تیماری در بهبود صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تأخیری توصیه میشود.
تنش گرمای انتهایی,عناصر غذایی,غلات
https://jcesc.um.ac.ir/article_38259.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38259_463de5d2fa33caf6d33246177dc884d6.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
بررسی امکان جایگزینی پودر خون بهجای مصرف کود سکسترین آهن در گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa Officinalis L.)
457
465
FA
وحید
محصلی
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس
v.mohasseli@areeo.ac.ir
فرزاد
فربود
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس
10.22067/gsc.v17i3.74666
کمبود آهن در گیاهان عمدتاً در خاکهای آهکی و قلیایی مشاهده میشود. با توجه به این که شرایط شیمیایی این خاکها علت اصلی بروز کلروزآهن میباشد و از طرفی بهدلیل گران بودن کودهای آلی حاوی آهن لذا استفاده از ترکیبات آلی طبیعی و غنی شده از آهن مانند پودر خون نیز میتواند در برطرف نمودن کلروز آهن موثر باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی توان پودر خون در تأمین آهن مورد نیاز گیاه بادرنجبویه بود. آزمایش فوق با سه سطح آهن (صفر، 5/2 و 5 میلیگرم آهن در کیلوگرم خاک) از منبع سکسترین آهن و چهار سطح پودر خون (صفر، 75/0، 5/1 و 3 گرم پودر خون در کیلوگرم خاک) بر روی گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa Officinalis L.) اجرا گردید. پس از اتمام دوره رشد رویشی، وزن ماده خشک، غلظت آهن، کلروفیل a و b، کاروتنوئیدها و میزان اسانس گیاه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد کود آهن و پودر خون سبب افزایش معنیداری در وزن خشک، غلظت آهن، کلروفیل، کاروتنوئیدها و عملکرد اسانس در گیاه بادرنجبویه گردید. حداکثر وزن خشک گیاه 4/141 گرم در گلدان در شرایط مصرف کود آهن و پودر خون بهترتیب به میزان 5/2 میلیگرم و 5/1 گرم در کیلوگرم بهدست آمد. مصرف پودر خون در سطوح اول، دوم و سوم آهن بهترتیب سبب 8/13، 8/6 و 7/11 درصد افزایش در غلظت آهن گیاه شد. کاربرد آهن و پودر خون بهترتیب به میزان 5 میلیگرم و 3 گرم در کیلوگرم سبب افزایشی معادل 7/241 درصد در میزان اسانس گیاه نسبت به شاهد گردید. همچنین مصرف همین میزان آهن و پودر خون باعث تولید حداکثری عملکرد اسانس (5/308 درصد افزایش نسبت به شاهد) شد.
آهن,ترکیبات آلی,وزن خشک,میزان و عملکرد اسانس
https://jcesc.um.ac.ir/article_38261.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38261_5eac017647615b8aca39e4a4e8110e6e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر محلولپاشی تنظیمکنندههای رشد بر رشد و القای تحمل به گرمای انتهای فصل گندم (Triticum aestivum L.)
467
476
FA
نفیسه
اسدی نسب
دانشگاه شهید چمران اهواز
nafisehasadi@gmail.com
مجید
نبی پور
دانشگاه شهید چمران اهواز
m.nabipoure@scu.ac.ir
حبیب اله
روشنفکر
دانشگاه شهید چمران اهواز
h.roshanfekr@scu.ac.ir
افراسیاب
راهنما قهفرخی
دانشگاه شهید چمران اهواز
a.rahnama@scu.ac.ir
10.22067/gsc.v17i3.74916
این پژوهش بهمنظور مطالعه تأثیر محلول پاشی اسیدسالیسیلیک و اسیدآبسزیک بر کاهش اثرات سوء تنش گرمای دوره زایشی بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد گندم (رقم فونگ و چمران)، طی سال زراعی 1395-1396، بهصورت کرت های دو بار خردشده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. تنش گرما با توجه به برآورد 30 ساله دمای محیط و بر اساس تاریخ کاشت لحاظ گردید. در این آزمایش سه عامل محلولپاشی شامل شاهد (عدم محلولپاشی)، اسید آبسزیک (30 میلیگرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک (69 میلیگرم در لیتر) و زمان کاربرد ترکیبات شیمیایی مختلف شامل 15 روز قبل از گلدهی، گلدهی، 15 روز پس از گلدهی و محلولپاشی در سه زمان 15 روز قبل از گلدهی، گلدهی و 15 روز پس از گلدهی و ارقام گندم فونگ و چمران، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که محلولپاشی سبب افزایش تعداد دانه در بوته (اسید سالیسیلیک با متوسط 5/94 و اسید آبسزیک با متوسط 4/86 دانه در بوته) در مقایسه با تیمار شاهد (با متوسط 75 دانه در بوته) شد که افزایش وزن دانه را به دنبال داشت. با توجه به نتایج صفات وزن دانه در بوته (0/4 گرم در بوته)، وزن هزار دانه (2/41 گرم) و شاخص برداشت (6/49 درصد) به نظر میرسد که محلولپاشی اسید سالیسیلیک 69 میلیگرم بر لیتر در زمان گلدهی و دو هفته قبل و پس از آن در رقم چمران در استان خوزستان و مناطقی با شرایط مشابه، مناسب باشد.
اجزای عملکرد,تعداد دانه در بوته,شاخص برداشت,عملکرد,وزن دانه
https://jcesc.um.ac.ir/article_38263.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38263_8660a4aed1414fb69cfb191a89197a4c.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر محلولپاشی برخی ترکیبات شیمیایی بر تبادلات گازی، روابط آب و خصوصیات فتوسنتزی آفتابگردان (Helianthus annuus L.) در رژیمهای آبیاری مختلف
477
489
FA
محمد
یزداندوست همدانی
دانشگاه رازی
mh.yazdandoost@areeo.ac.ir
مختار
قبادی
0000-0002-5729-4666
دانشگاه رازی
ghobadi.m@razi.ac.ir
محمداقبال
قبادی
دانشگاه رازی
e.ghobadi@razi.ac.ir
سعید
جلالی هنرمند
0000-0001-6958-8007
دانشگاه رازی
sjhonarmand@yahoo.com
محسن
سعیدی
0000-0003-2336-1098
دانشگاه رازی
msaeidi@razi.ac.ir
10.22067/gsc.v17i3.76843
این مطالعه با هدف بررسی اثر محلولپاشی برخی ترکیبات شیمیایی و رژیمهای آبیاری بر تبادلات گازی، خصوصیات فتوسنتزی و روابط آبی آفتابگردان انجام گرفت. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی همدان به مدت دو سال اجرا شد. تیمارهای آبیاری شامل 100، 80 و 60 درصد نیاز آبی گیاه و تیمارهای محلولپاشی شامل: آبسیزیک اسید، سلنیوم، سالیسیلیک اسید، سدیم نیتروپروساید، گلیسین بتائین و شاهد بودند. نتایج نشان داد که با کاهش میزان آبیاری، ویژگیهای هدایت روزنهای، سرعت تعرق، محتوای نسبی آب برگ و سرعت فتوسنتز کاهش یافتند، اما دمای برگ افزایش یافت. غلظت CO2 زیر روزنه در ابتدا کاهش و در ادامه با تشدید کم آبی افزایش یافت، با این حال، کارآیی مصرف آب فتوسنتزی بهطور یکنواخت روند افزایشی داشت. محلولپاشی با ترکیبات شیمیایی، تبادلات گازی و خصوصیات فتوسنتزی آفتابگردان را تحت تأثیر قرار داد. کمترین میزان هدایت روزنهای و تعرق و بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ در نتیجه محلولپاشی با آبسیزیک اسید و سدیم نیتروپروساید بهدست آمد و بیشترین دمای برگ ناشی از کاربرد آبسیزیک اسید بود. اثر متقابل آبیاری × محلولپاشی بر سرعت فتوسنتز و غلظت CO2 زیر روزنه معنیدار بود. در شرایط کم آبیاری، کاربرد ترکیبات شیمیایی مورد نظر، سرعت فتوسنتز را نسبت به تیمار شاهد افزایش و غلظت CO2 زیر روزنه را کاهش داد. در این مورد، سالیسیلیک اسید نسبت به سایر ترکیبات، اثر بیشتری داشت و در شرایط کمآبی شدید (60 درصد نیاز آبی)، باعث افزایش 6/19 درصد در سرعت فتوسنتز گردید.
آبسیزیک اسید,سالیسیلیک اسید,سدیم نیتروپروساید,سلنیوم,گلیسین بتائین
https://jcesc.um.ac.ir/article_38265.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38265_077dd64050042dc8862c38671ef7e35d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
اثر تنش گرمای آخر فصل بر برخی صفات زراعی، فیزیولوژیک و عملکرد روغن ارقام گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) در شرایط آب و هوایی اهواز
491
502
FA
فرشاد
صالحی
دانشگاه شهید چمران اهواز
farshadsalehi1369@yahoo.com
افراسیاب
راهنما قهفرخی
دانشگاه شهید چمران اهواز
a.rahnama@scu.ac.ir
موسی
مسکرباشی
دانشگاه شهید چمران اهواز
mmeskarbashi@scu.ac.ir
خسرو
مهدیخانلو
دانشگاه شهید چمران اهواز
k.mehdikhanlou@gmail.com
10.22067/gsc.v17i3.76975
تنش گرما یکی از تنشهای غیرزیستی مهم در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری است که به شدت، رشد و عملکرد گیاهان زراعی را کاهش میدهد. بهمنظور بررسی واکنش رشدی و عملکردی ارقام گلرنگ زراعی به تنش گرمای آخر فصل، پژوهشی بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 97- 1396 در مزرعه آزمایشی دانشگاه شهید چمران اهواز، اجرا شد. تنش گرما بهصورت تأخیر در تاریخ کاشت و همزمانی مراحل رشد زایشی با تنش گرمای آخر فصل در نظر گرفته شد. کرتهای اصلی این آزمایش شامل سه تاریخ کاشت 20 آذر، 10 دی و 30 دی (بهترتیب تاریخ کاشت به هنگام، تأخیری و دیرهنگام) و کرتهای فرعی شامل چهار رقم گلرنگ زراعی (گلدشت، پرنیان، صفه و فرامان) بود. تنش گرما سبب کاهش معنیدار عملکرد زیستتوده، عملکرد دانه و فعالیت آنزیمی کاتالاز و افزایش شاخص برداشت، غلظت کلروفیل کل برگ و فعالیت آنزیم پراکسیداز شد، اگرچه واکنش ارقام متفاوت بود. بیشترین میزان عملکرد دانه و زیستتوده مربوط به رقم فرامان در شرایط شاهد بهترتیب با میانگین 4151 و 23352 کیلوگرم در هکتار بود. وقوع تنش گرمای آخر فصل منجر به کاهش معنیدار عملکرد دانه ارقام صفه، پرنیان، فرامان و گلدشت بهترتیب به میزان 53، 44، 60 و 47 درصد در تاریخ کاشت 30 دی نسبت به تاریخ کاشت 20 آذر شد که این میزان بهترتیب برابر با 32/1، 1/1، 5/1 و 17/1 درصد به ازای هر روز تأخیر در تاریخ کاشت بود. براساس شاخص حساسیت به تنش (SSI)، ارقام پرنیان و گلدشت بـا مقـادیر 85/0 و 92/0 از تحمل بالایی برخوردار بودند؛ در حالیکه ارقام فرامان و صفه با شاخص 16/1 و 03/1 حساسیت زیادی نسبت به تنش داشتند. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که در صورت تأخیر در تاریخ کاشت، توصیه میشود که از رقم گلدشت استفاده شود، چرا که عملکرد دانه و روغن آن نسبت به سایر ارقام برتری قابل توجهی در تاریخهای مختلف کاشت داشت.
آنزیمهای آنتیاکسیدان,تنش گرمایی,درصد روغن,عملکرد دانه
https://jcesc.um.ac.ir/article_38267.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38267_6c52c2a3af4eb0384a0063fc1ba26323.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
17
3
2019
09
23
مقایسه محلولپاشی نانوذرات سیلیس و روی با مصرف خاکی بر صفات زراعی و فیزیولوژیکی برنج (Oryza sativa L.)
503
515
FA
نوراله
خیری
0000-0002-1347-2504
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
norollah.kheyri@yahoo.com
حسین
عجم نوروزی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
ajamnorozei@yahoo.com
حمیدرضا
مبصر
0000-0002-6724-3045
دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر
drmobasser.neg@gmail.com
بنیامین
ترابی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
ben_torabi@yahoo.com
10.22067/gsc.v17i3.80028
بهمنظور بررسی اثر سیلیس و روی به دو فرم محلولپاشی (منبع نانوذرات) و خاک-مصرف (منبع معمولی) در قالب تیمارهای انفرادی یا ترکیبی بر صفات زراعی و فیزیولوژیکی برنج (Oryza sativa L.)، آزمایش مزرعهای بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در دو منطقه از استان مازندران (آمل و نور) در سال 1395 اجرا شد. نتایج نشان داد که اجزای عملکرد، عملکرد و همچنین غلظت و جذب سیلیس و روی در دانه برنج با کاربرد سیلیس و روی به هر دو روش محلولپاشی نانوذرات و خاک-مصرف بهطور معنیداری در مقایسه با شاهد افزایش یافت. کاربرد ترکیبی سیلیس و روی بهصورت خاک-مصرف برتری معنیداری نسبت به مصرف جداگانه هر دو عنصر مورد استفاده در آزمایش از نظر تعداد پنجه بارور در کپه در منطقه آمل و تعداد دانههای پر در خوشه در منطقه نور داشت. از نظر محلولپاشی نانوذرات، کاربرد ترکیبی سیلیس و روی برتر از استفاده جداگانه سیلیس از نظر تعداد پنجه بارور در هر دو مکان آزمایش و میزان غلظت و جذب روی در دانه برنج بود. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق حاضر، استفاده از سیلیس و روی به هر دو روش محلولپاشی نانوذرات و خاک-مصرف جهت افزایش غلظت و جذب این عناصر و همچنین بهبود عملکرد دانه برنج در خاکهایی که قابلیت دسترسی پایینی به این دو عنصر غذایی دارند مؤثر میباشد.
روش مصرف,عملکرد دانه,منبع مصرف,نانوکود,جذب عناصر
https://jcesc.um.ac.ir/article_38269.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38269_c0ccb4577a3572bb174e10ff15c649ea.pdf