دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
بررسی اثر منابع سیلیسیمی در رشد و تولید غدههای بذری سیبزمینی (Solanum tuberosum L.) در سه نوع بافت خاک
107
120
FA
مهدیه
سلطانی
دانشجوی دکتری رشته اکولوژی گیاهان زراعی، گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
soltanimahdiyeh@gmail.com
محمد
کافی
0000-0002-0933-1346
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
m.kafi@um.ac.ir
احمد
نظامی
0000-0001-9490-6935
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
nezami@um.ac.ir
حمیدرضا
تقییاری
گروه صنایع چوب، دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
htaghiyari@srttu.edu
10.22067/jcesc.2020.67434
سیلیسیم از طریق تخفیف اثرات تنشهای محیطی و تأثیر بر جذب برخی عناصر ضروری، رشد گیاهان را بهبود میدهد. در این آزمایش، اثر چهار ترکیب سیلیسیمدار (نانوسیلیکا، سیلیکاتسدیم، بنتونیت و نانورس) در دو غلظت (۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ ppm) بر روی رشد و عملکرد غدههای بذری سیبزمینی (<em>Solanum tuberosum</em> Var. Agria)، در سه نوع خاک (رس لوم، لوم و لوم شنی) در شرایط گلخانه بررسی شد. با توجه به عدم رشد و توسعه گیاهان در خاک رسلوم، مقایسه بین تیمارهای اعمال شده فقط در خاک لوم و خاک لومشنی انجام شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که علیرغم عدم رشد و توسعه بیشتر برگ و ساقه در گیاهان تحت تیمار سیلیسیم نسبت به تیمار شاهد، خصوصیات مربوط به غدههای بذری تیمار شده نسبت به شاهد بهبود یافت و در نهایت باعث افزایش نسبت وزن خشک غدههای بذری به وزن خشک اندام هوایی شد. بررسی اثر اعمال ترکیبات سیلیکاته در غلظتهای مختلف بر روی تغییرات عملکرد قابل فروش (وزن تر غدههای بذری) از طریق آنالیز خوشهای و تجزیه علیت نشان داد که در هر دو نوع خاک،کاربرد بنتونیت با غلظت ۲۰۰۰ ppm سبب بهبود وزن غدههای بذری شد.
بنتونیت,سیلیسیم,غدههای بذری,مینیتیوبر,نانوسیلیکا
https://jcesc.um.ac.ir/article_38271.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_38271_74aa32e98d78ff9b026234e86beea11d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
بررسی تاثیر کاربرد منابع مختلف کودی بر صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ارقام جدید جو زراعی تحت شرایط دیم
121
140
FA
رحیم
ناصری
گروه تکنولوژی تولیدات گیاهی، آموزشکده فنیمهندسی و کشاورزی دهلران، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
rahim.naseri@gmail.com
امیر
میرزایی
بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ایلام، ایران
amir.mirzaei53@gmail.com
امین
عباسی
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه
a.abbasi@maragheh.ac.ir
10.22067/jcesc.2021.37177.0
بهمنظور بررسی اثر قارچ میکوریزا بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدان و خصوصیات فیزیولوژیکی ارقام مختلف جو در شرایط دیم، آزمایشی مزرعهای در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله طی سال زراعی 99-1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل ارقام جو (محلی، ماهور، خرم و فردان) و تیمار منابع کودی شامل: شاهد (عدم مصرف هیچ منبع کودی)، 50 درصد کود شیمیایی فسفر، قارچ میکوریزا (<em>Glomus mosseae</em>, <em>Glomus etunicatum</em> and <em>Rhizophagus irregularis</em>)، قارچ میکوریزا+50 درصد کود شیمیایی فسفر و 100 درصد کود شیمیایی فسفر بودند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که اثر برهمکنش رقم×منابع کودی بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدان و خصوصیات فیزیولوژیکی تاثیر معنیدار داشت. رقم جو فردان در قارچ میکوریزا+50 درصد کود شیمیایی فسفر موجب افزایش فعالیتهای آسکورباتپراکسیداز (7/85 درصد)، گلوتاتیونپراکسیداز (5/86 درصد)، کاتالاز (1/76 درصد)، پراکسیداز (3/77 درصد)، سوپر اکسیددسموتاز (9/76 درصد)، کلروفیلa (6/88 درصد)، کلروفیلb (92 درصد) و موجب کاهش میزان مالون دیآلدئید (9/62 درصد) و پراکسیدهیدروژن (06/96 درصد) گردید و رقم جو محلی در تیمار شاهد (عدم مصرف کود شیمیایی فسفر و قارچ میکوریزا) دارای کمترین میزان فعالیتهای آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز، سوپر اکسیددسموتاز و رنگیزههای فتوسنتزی بودند. با توجه به نتایج این پژوهش، در بین ارقام جو دیم مورد استفاده رقم جو فردان به همراه قارچ میکوریزا+50 درصد کود شیمیایی فسفر در زراعت دیم به دلیل بالا بودن صفات فیزیولوژیکی میتواند توصیه گردد.
آنزیمهای آنتیاکسیدان,تنش خشکی,کلروفیل,میکوریزا
https://jcesc.um.ac.ir/article_40080.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_40080_667df92d1c2f14db1dba0369d0cf1652.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
اثر حذف برگ بر ویژگیهای کمّی و کیفی ارقام چغندرقند پاییزه در استان گلستان
141
151
FA
نورالله
تازیکه
دانشجوی دکتری زراعت، دانشگاه گنبدکاووس
n.tazikeh@yahoo.com
عباس
بیابانی
0000-0002-8707-9780
گروه تولیدات گیـاهی، دانشـکده کشـاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس
abs346@yahoo.com
علیرضا
صابری
بخش تحقیقات زراعی و باغی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران
alireza_sa70@yahoo.com
علی
راحمی کاریزکی
0000-0001-7822-9188
گـروه تولیـدات گیـاهی، دانشـکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس
alirahemi@yahoo.com
معصومه
نعیمی
گـروه تولیـدات گیـاهی، دانشـکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس
naeemi_701@yahoo.com
10.22067/jcesc.2021.37178.0
در گیاهان، برگها، اصلیترین محل دریافت تابش خورشیدی و تولید مواد فتوسنتزی هستند، به همین دلیل برآورد میزان کاهش عملکرد ناشی از بین رفتن برگها، نقش مهمی در مدیریت مزرعه دارد. به منظور بررسی اثر حذف اندام هوایی (برگ و دمبرگ) در مراحل مختلف رشد رویشی بر عملکرد و کیفیت ریشه چغندرقند، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ورسن گرگان در سال زراعی 99-1398 اجرا گردید. عامل اول شامل 6 رقم تجاری چغندرقند پاییزه (5 رقم خارجی و رقم داخلی شریف) و عامل دوم شامل سرزنی در اردیبهشتماه (مرحله میانی رشد)، سرزنی در خردادماه (مرحله نهایی رشد) و تیمار شاهد (عدم سرزنی) انجام شد. در پایان فصل رشد صفات کمّی و کیفی ریشه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد ارقام چغندرقند در صفات درصد قند ناخالص (عیار)، قند خالص، سدیم، پتاسیم، ضریب استحصال شکر و قند ملاس اختلاف معنیداری از خود نشان دادند؛ ولیکن از نظر صفات نیتروژن مضره و الکالیته بین ارقام اختلاف معنیداری مشاهده نشد. سرزنی چغندرقند باعث کاهش درصد قند، نیتروژن و عملکرد ریشه و افزایش میزان الکالیته و پتاسیم ریشه گردید. بیشترین ضایعات عملکرد ریشه زمانی که برگ چغندرقند در مراحل میانی رشد (اردیبهشت ماه) حذف شدند بهدست آمد، بهطوریکه کاهش عملکرد ریشه در سرزنی اردیبهشتماه نسبت به سرزنی خردادماه بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت. در مجموع، مرحلهای از رشد گیاه که حذف برگ صورت میگیرد و فاصله آن تا زمان برداشت بر عملکرد و خواص کیفی چغندرقند موثر میباشد.
خسارت برگی,درصد قند,مراحل رشد,عملکرد ریشه
https://jcesc.um.ac.ir/article_39940.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_39940_ece6ca79ee0e3bda02097fd21340d333.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
اثر قطع آبیاری در مراحل زایشی و کاربرد پوترسین و کودهای زیستی بر دوره پر شدن دانه، محتوای کلروفیل و عملکرد گندم
153
167
FA
علیرضا
محسنی محمدجانلو
دانشجوی دکتری رشته زراعت، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی
alirezamohseni.5687@gmail.com
رئوف
سیدشریفی
0000-0003-2567-7029
دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی
raouf_ssharifi@yahoo.com
سعید
خماری
0000-0002-4926-5320
دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی
saeid.khomari@gmail.com
10.22067/jcesc.2021.67402.1000
بهمنظور بررسی اثر قطع آبیاری در مراحل زایشی و کاربرد پوترسین و کودهای زیستی بر دوره پر شدن دانه، محتوای کلروفیل و عملکرد گندم، آزمایش فاکتوریلی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 98-1397 اجرا شد. عوامل مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل بهعنوان شاهد، قطع آبیاری در 50% مرحله سنبلهدهی و قطع آبیاری در 50% مرحله آبستنی (چکمهای شدن) بهترتیب بهعنوان محدودیت ملایم و شدید آبی) و کودهای زیستی در چهار سطح (عدم کاربرد کودهای زیستی بهعنوان شاهد، کاربرد میکوریز (<em>Glomus</em> <em>Intraradice</em><em>s</em>)، کاربرد توأم سودوموناس (<em>Psedomunas Putida Strain</em> 186) و فلاوباکتریوم (<em>Flavobacterim</em> Spp)، کاربرد توأم میکوریز با سودوموناس و فلاوباکتریوم) و محلولپاشی پوترسین در سه سطح (محلولپاشی با آب بهعنوان شاهد، کاربرد 5/0 و یک میلیمولار) بودند. از مدل دو تکهای برای کمیسازی مولفههای پر شدن دانه استفاده شد. مقایسه میانگینها نشان داد حداکثر وزن دانه (0641/0 گرم)، سرعت پر شدن دانه (28/2 میلیگرم در روز)، طول دوره (7/39 روز) و دوره موثر پر شدن دانه (14/28 روز) در ترکیب تیماریآبیاری کامل با کاربرد توأم میکوریز با سودموناس و فلاوباکتریوم و محلولپاشی یک میلیمولار پوترسین و حداقل مقادیر این صفات (بهترتیب 0361/0 گرم، 6/1 میلیگرم در روز، 15/33 و 57/22 روز) در شرایط قطع آبیاری در مرحله آبستنی، عدم کاربرد کودهای زیستی و عدم محلولپاشی پوتریسین بهدست آمد که از افزایش بهترتیب 56/77، 5/42، 76/19 و 68/24 درصدی در مقایسه با عدم کاربرد کودهای زیستی و پوترسین در شرایط قطع آبیاری در مرحله آبستنی برخوردار بودند. آبیاری کامل با کاربرد توأم میکوریز با سودموناس و فلاوباکتریوم و محلولپاشی یک میلیمولار پوترسین، حجم و وزن خشک ریشه را بهترتیب 37/124 و 47/123 درصد افزایش داد. عملکرد دانه در قطع آبیاری در مرحله آبستنی و ظهور سنبله نسبت به آبیاری کامل کاهش یافت. بیشترین عملکرد (68/682 گرم در مترمربع) در آبیاری کامل، کاربرد توأم سودموناس و فلاوباکتریوم (42/686 گرم در مترمربع) و محلولپاشی یک میلیمولار پوترسین (02/618 گرم در مترمربع) بهدست آمد. بر اساس نتایج این بررسی، بهنظر میرسد کاربرد کودهای زیستی و پوتریسین میتواند بهدلیل بهبود صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی، عملکرد دانهی گندم را تحت شرایط محدودیت آبی در مراحل زایشی افزایش دهد.
سرعت پر شدن دانه,کودهای بیولوژیک,محدودیت آبیاری,میکوریز
https://jcesc.um.ac.ir/article_39598.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_39598_d3e18a694a1bbaf49395a7bc1c86169c.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
تأثیر کاربرد اپیبراسینولید بر تخصیص مواد فتوسنتزی، مقاومت به خشکی و عملکرد دانه دو ژنوتیپ لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L.)
169
184
FA
مهسا
محمدی
دکتری فیزیولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان
mahsa89.mohammadi@gmail.com
مجید
پوریوسف
گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان
pouryousef@znu.ac.ir
افشین
توکلی
گروه تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان
tavakoli@znu.ac.ir
10.22067/jcesc.2021.68288.1010
بهمنظور بررسی تأثیر کاربرد اپیبراسینولید بر تخصیص مواد فتوسنتزی لوبیا، پژوهشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال زراعی 1395-1394 اجرا شد. در این پژوهش، آبیاری مطلوب و تنش خشکی در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای لوبیا (رقم کوشا و ژنوتیپ COS16) و غلظتهای مختلف اپیبراسینولید (عدم کاربرد هورمون یا شاهد، 2، 4 و 6 میکرومولار) بهصورت فاکتوریل در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در مرحله گلدهی، تنش خشکی اعمال (قطع آبیاری تا رسیدن پتانسیل آب خاک به 5/1- مگاپاسکال) و بوتههای لوبیا با اپیبراسینولید محلولپاشی شد و سپس آبیاری مجدد صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثر اصلی تنش خشکی و نیز هورمونپاشی بر محتوای نسبی آب برگ، میزان پرولین، میزان مالوندیآلدهید، وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و کل و عملکرد دانه معنیدار بود. همچنین، اثر متقابل تنش خشکی در ژنوتیپها بر عملکرد دانه معنیدار بود. تنش خشکی باعث کاهش معنیدار وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و عملکرد دانه شد و گیاه در شرایط تنش خشکی، مواد فتوسنتزی کمتری را به برگ و ساقه و مواد فتوسنتزی بیشتری را به غلاف، اختصاص داد. بالاترین عملکرد دانه در رقم کوشا در شرایط آبیاری مطلوب (با میانگین 45/3025 کیلوگرم بر هکتار) و پایینترین میزان این صفت در ژنوتیپCOS16 در شرایط تنش خشکی (با میانگین 89/980 کیلوگرم بر هکتار) مشاهده گردید. کاربرد اپیبراسینولید باعث افزایش وزن خشک برگ، ساقه، غلاف و عملکرد دانه در مقایسه با شاهد شد. بالاترین عملکرد دانه با کاربرد 2 میکرومولار اپیبراسینولید (با میانگین 2/2068 کیلوگرم بر هکتار) حاصل شد و کاربرد این غلظت، عملکرد دانه را بهمیزان 07/46 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین، کاربرد اپیبراسینولید با کاهش در میزان مالوندیآلدهید و افزایش در محتوای نسبی آب برگ و میزان پرولین باعث افزایش مقاومت به تنش خشکی شد. بنابراین، کاربرد اپیبراسینولید را بهعنوان راهکاری جهت افزایش عملکرد دانه لوبیا و افزایش مقاومت به خشکی این گیاه میتوان پیشنهاد نمود.
پرولین,تنش خشکی,عملکرد دانه,مالوندیآلدهید,محتوای نسبی آب برگ
https://jcesc.um.ac.ir/article_40112.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_40112_535e1ee53318afe31638c8dbc0e6b67e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
بهینهسازی سطوح آبیاری و نیتروژن بر عملکرد، کارایی مصرف آب و کارایی مصرف نیتروژن در گیاه کینوا (Chenopodium quinoa Willd.) با استفاده از مدلسازی سطح- پاسخ
185
199
FA
پرویز
رضوانی مقدم
0000-0002-3827-3878
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
rezvani@um.ac.ir
سرور
خرم دل
0000-0003-2995-4898
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
khorramdel@um.ac.ir
هدا
لطیفی
دانشجوی دکتری بومشناسی زراعی، گروه اگروتکنولوژی، دانشگاه فردوسی مشهد
hlatifi@rocketmail.com
محمودرضا
فرزانه بلگردی
کارشناس ارشد هواشناسی کشاورزی، معاونت خدمات بیمهای بانک کشاورزی استان خراسان رضوی
prm92@yahoo.com
سید جلیل
داورپناه
دانشجوی دکتری بومشناسی زراعی، گروه اگروتکنولوژی، دانشگاه فردوسی مشهد
sj.davarpanah@gmail.com
10.22067/jcesc.2021.68436.1013
بهینهسازی یکی از راهکارهای مؤثر مدیریتی برای بهبود کارایی مصرف منابع و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی محسوب میشود. مدل سطح- پاسخ (RSM) مجموعهای از تکنیکهای آماری و ریاضی مورد استفاده برای بهینهسازی نهادههای تولید به شمار میآید. در این مطالعه، بهینهسازی سطوح نیتروژن و آبیاری کینوا با استفاده از طرح مرکب مرکزی (CCD) انجام شد. این آزمایش با 13 تیمار و دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. تیمارها بر اساس سطح پایین و بالای آبیاری (بهترتیب با 2500 و 7500 مترمکعب در هکتار) و نیتروژن (بهترتیب با صفر و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) تعیین شدند. عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخصهای کارایی نیتروژن و کارایی مصرف آب بهعنوان متغیر وابسته مورد اندازهگیری قرار گرفتند و تغییرات این متغیرها با استفاده از مدل رگرسیونی ارزیابی شد. به منظور ارزیابی کیفیت مدل پیشبینی شده از آزمون عدم برازش استفاده شد. مقادیر بهینه کاربرد نیتروژن و آب برای مقادیر مطلوب متغیرهای وابسته شامل عملکرد دانه، بازیافت نیتروژن، کارایی مصرف نیتروژن و کارایی مصرف آب در سه سناریوی اقتصادی، زیستمحیطی و اقتصادی- زیستمحیطی بررسی شد. نتایج نشان داد که اثر جزء خطی و درجه دو بر تمام صفات مورد مطالعه معنیدار بود. اثر متقابل دو عامل نیتروژن و آبیاری تنها بر کارایی مصرف نیتروژن و کارایی مصرف آب معنیدار بود. آزمون عدم برازش در مورد هیچکدام از صفات معنیدار نشد که این امر نشاندهندهی برازش مطلوب مدل رگرسیون درجه دو کامل بود. بیشترین عملکرد دانه با 4/3835 کیلوگرم در هکتار برای مصرف 200 کیلوگرم نیتروژن و 7500 مترمکعب در هکتار آبیاری بهدست آمد. در سناریوی اقتصادی- زیستمحیطی کاربرد 90 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و 6000 مترمکعب در هکتار آبیاری موجب حصول کارایی مصرف نیتروژن با 93/15 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن خاک، بازیافت نیتروژن 50 درصد، کارایی مصرف آب 5/0 کیلوگرم در مترمکعب و 3121 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه شد. بهطور کلی، به نظر میرسد میزان مصرف منابع بهویژه آب و نیتروژن بر اساس سناریوی اقتصادی- زیستمحیطی میتواند بهعنوان راهکاری مطلوب در توسعه سطح زیر کشت و تولید پایدار کینوا بهعنوان گیاهی جدید مد نظر قرار گیرد.
آزمون عدم برازش,سناریوی اقتصادی- زیستمحیطی,طرح مرکب مرکزی,کارایی مصرف منابع,گیاه جدید
https://jcesc.um.ac.ir/article_40030.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_40030_a2918397a6c08a4334d3480a1cec0fcb.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشهای زراعی ایران
2008-1472
2423-3978
19
2
2021
06
22
بررسی اعتبار و امکان استفاده از دادههای شبکهبندیشده AgMERRA برای مطالعات اقلیمی-کشاورزی در استان خراسان شمالی
201
217
FA
معصومه
فرهادی
دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
farhadi.m2000@gmail.com
محسن
جهان
0000-0003-2259-5124
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
jahan@um.ac.ir
محمد
بنایان اول
0000-0001-6076-6196
گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
mobannayan@yahoo.com
10.22067/jcesc.2021.69532.1044
بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی در بعد زمانی- مکانی، مطالعات هواشناسی کشاورزی، شبیهسازی عملکرد گیاهان زراعی و تولید سناریوهای اقلیمی، نیازمند مجموعه دادههای هواشناسی دقیق و استاندارد است. این در حالی است که دادههای مشاهداتی تاریخی در بسیاری از مناطق در دسترس نبوده و یا ناقص است؛ بنابراین، دادههای شبکهبندی شده یا دادههای آب و هوایی تولید شده بهعنوان جایگزینی در این مناطق مورد استفاده قرار میگیرند. در پژوهش حاضر، امکان استفاده از مجموعه دادههای AgMERRA برای پر کردن خلاء دادههای تاریخی ناقص و گمشده در هفت ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در استان خراسان شمالی در بازه زمانی 2010-1980 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج واسنجی با استفاده از شاخصهای ارزیابی کارایی مدل نظیر ضریب تبیین (<em>R<sup>2</sup></em>)، شاخص توافق (<em>d</em>)، جذر میانگین مربعات خطا (<em>RMSE</em>)، جذر میانگین مربعات خطای نرمال شده (<em>NRMSE</em>)، میانگین خطای اریبی (<em>MBE</em>) نشان داد که در تمامی مناطق مورد مطالعه، دادههای شبکهبندی شده AgMERRA برای تشعشع خورشیدی، دمای حداقل، دمای حداکثر، به استثنای بارندگی روزانه و رطوبت نسبی در دمای حداکثر، تطابق (92/0> <em>d</em> و 30%< <em>NRMSE</em>)و همبستگی خوبی (96/0 ≥ <em>r </em>≥ 81/0) با دادههای ایستگاهی در مناطق خشک، نیمهخشک، معتدل و سرد و کوهستانی استان خراسان شمالی دارد. اگرچه زمانی که دادههای روزانه بارندگی بهصورت دادههای ماهانه تجمیع شدند، همبستگی بهتری حاصل شد. بهطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میتوان از سری دادههای AgMERRA برای مطالعات اقلیمی، تجزیه و تحلیل، برنامهریزی و مدیریت بخش کشاورزی در حوزه استان خراسان شمالی استفاده نمود.
اعتبارسنجی,تغییرات زمانی-مکانی,دادههای ایستگاهی,هواشناسی کشاورزی
https://jcesc.um.ac.ir/article_40052.html
https://jcesc.um.ac.ir/article_40052_bbbbeb86456ea115a5a4c93d9d9392ae.pdf