دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Critical Period of Weed Control in Corn (Zea mays L.)(Zea mays L.) دوره بحرانی کنترل علف های هرز ذرت دانه ای5915973486310.22067/gsc.v9i4.13220FAراضیه علیزادهمحمدرضا طارقیانسهراب محمودی0000-0002-7925-3259رضا طباطبایی نیم آوردJournal Article19700101In order to determine the critical peroid of weed control (CPWC) in grain maize, a field study was conducted
in 2008 in Agricultural Research Station of Esfahan province using a randomized complete block design with 12
treatments and three replications. The treatments consisted of two different periods of weed interference, a
critical weed-free period and a critical time of weed removal were imposed at V3, V6, V9, V12, and R1 (based on
phenological stages of corn development) with a weedy check and a weed-free check. The CPWC was
determined by fitting non-linear regression models of logistic and gompertz equations to the data in range of 2.5,
5, 10 and 15% of acceptable yield loss levels. The CPWC was from 1- to 13-leaf stage (2-54 DAE), 3- to 11-leaf
stage (10-46 DAE), 5- to 8-leaf stage (20-35 DAE) and 6-leaf stage (27 DAE) in Esfahan condition to prevent
yield losses of 2.5%, 5% , 10% and 15% respectively.به منظور تعیین دورهی بحرانی کنترل علفهایهرز در ذرت دآن های، آزمایشی در سال زراعی 1387 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به
اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل تیمارهای رقابت علفهای هرز با ذرت تا مراحل فنولوژیکی 3 برگی ( 15 روز پس از کاشت)، 6 برگی ( 27 روز پس
از کاشت)، 9 برگی ( 40 روز پس از کاشت)، 12 برگی ( 50 روز پس از کاشت)، تاسل دهی( 60 روز پس از کاشت) و شاهد رقابت تمام فصل ( 100 روز پس
از سبز شدن) و سری دوم شامل تیمارهای کنترل علفهای هرز ذرت تا مراحل 3 برگی، 6 برگی، 9 برگی، 12 برگی، تاسل دهی و شاهد وجین تمام
فصل بود. برای تعیین دوره بحرانی کنترل علفهای هرز، از روش وایازی غیر خطی و معادلات گامپرتز و لجستیک تغییر شکل یافته استفاده شد . نتایج
حاکی از حساسیت بالای عملکرد دانه ذرت به تداخل علفهای هرز بود به طوریکه در صورت عدم کنترل عل فهای هرز عملکرد دانه ذرت بیش از 44
10 تا 46 و ، 5 و 10 درصد کاهش عملکرد به ترتیب بین روزهای 2 تا 54 ، 2/ درصد کاهش یافت. دورهی بحرانی کنترل علفهایهرز برای سطوح 5
20 تا 35 پس از سبز شدن ذرت (معادل مراحل 1 تا 13 برگی، 3 تا 11 برگی و 5 تا 8 برگی) محاسبه شد. همچنین برای 15 درصد کاهش قابل قبول
عملکرد، ذرت دارای یک زمان بحرانی حذف علف هرز در 27 روز پس از سبز شدن (معادل مرحله 6 برگی) بود.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Effect of Amount and Time of Phosphorus Foliar Application on Fertility andاثر زمان و مقادیر مختلف کاربرد برگی فسفر بر باروری و تعداد دانه در سنبلچههای گندم5986053487110.22067/gsc.v9i4.13237FAاحسان صحراییسید وحید اسلامیدانشگاه بیرجند0000-0002-5266-7216مجید جامی الاحمدی0000-0002-8985-1260Journal Article19700101In order to evaluate effects of different amounts and timing of foliar phosphorus applications on spikelets
fertility and number and weight of kernels, an experiment based on RCBD was performed with four replications
in Agricultural Research Farm, University of Birjand. Treatments were different amounts of foliar phosphorus
levels [including control (distilled water), 2, 4, 6, and 8 kg ha-1 KH2PO4], and different times of application (at
two nodes, heading, and end of flowering). Results showed that foliar phosphorus application significantly
influenced kernel number per spike, so that increasing phosphorus fertilizer amounts led to increased kernels in
spike. Indeed, higher P applications resulted in fertilization and grain set in the uppermost spikelets. The heading
stage was appeared to be the best time for foliar P application, leading to more grain set in spike, especially in
terminal spikelets. Results showed that foliar P application influenced total grain weight per spike and spikelets
significantly, as increasing of P fertilizer amounts led to increased grain weight in spike and spikelets.به منظور ارزیابی اثر زمان و مقادیر مختلف کاربرد برگی فسفر بر باروری سنبلچهها و همچنین تعداد و وزن دانه در سنبله گندم، آزمایشی در مزرعه
تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد . تیمارهای آزمایشی
و زمانهای مختلف محلولپاشی (شامل مرحله دو (KH2PO 6 و 8 کیلوگرم در هکتار 4 ،4 ، شامل سطوح مختلف کود فسفر (شامل شاهد آب مقطر و 2
گره در ساقه، مرحله خوشه رفتن و مرحله اتمام گلدهی) بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که کاربرد برگی فسفر، اثر معنیداری بر تعداد دانه در
سنبله داشت به طوری که با افزایش میزان کود فسفر تعداد دانه در سنبله افزایش یافت. همچنین مقادیر بالای کود فسفر، موجب بارورشدن سنبلچههای
انتهایی و تشکیل دانه در این سنبلچهها گردید. از طرفی مشخص شد بهترین زمان جهت محلولپاشی کود فسفر، مرحله خوشه رفتن بود و کاربرد برگی
فسفر در این مرحله موجب افزایش تعداد دانه در سنبله و باروری سنبلچههای انتهایی گردید. نتایج آزمایش نشان داد کاربرد برگی کود فسفر اثر معنی -
داری بر وزن دانه در سنبله و سنبلچه ها داشت به طوری که با افزایش میزان کود فسفر مجموع وزن دانه در سنبله و سنبلچهها افزایش یافت.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Effect of Salicylic Acid Priming on Some Morpho-physiologic Characteristicsتأثیر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر برخی از ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و عملکرد6066143489010.22067/gsc.v9i4.13238FAآرش پاکمهرمهدی راستگو0000-0002-1974-8727فرید شکاریجلال صبااسماعیل زنگانیJournal Article19700101Effects of seed priming by salicylic acid on some morpho-physiologic characteristics and yield of cowpea
(Vigna unguiculata L.) cultivar “Parastou” was investigated under water deficit. Experiment was conducted as a
split block design with 3 replications in 2008-2009 at Research Farm of Zanjan University. Factors were
including drought stress as a main factor in 2 levels (irrigation, water deficit at flowering stage) and priming with
salicylic acid rates as a sub factor (0, 900, 1800, 2700, 3600μM). Analysis of variance showed that irrigation had
a significant effect on all characteristic except plant height but effect of salicylic acid was significant on all
characteristic. Mean comparison showed that relative water content, biomass and seed yield decreased in water
deficit condition compared with irrigation condition, whereas proline content and leaf soluble carbohydrate
content increased under water deficit. These traits increased in seeds priming with salicylic acid except leaf
soluble carbohydrate content compared with untreated seeds. Seeds priming with 2700μM salicylic acid had
more proline content, so cell structures such as plasma lemma unaffected and increased relative water content.
As a result, the resulting plants had better growth and prevented the accumulation of soluble carbohydrates and
then increased biomass and seed yield in both irrigation and water deficit conditions. Also between these traits
with grain yield there was a high correlation that finally to lead that seed priming with 2700 μM salicylic acid
have highest seed yield (4424 and 3437kg.ha-1) in regular irrigation and water deficit, respectively).unguiculata L.) به منظور بررسی تأثیر پیشتیمار بذر با سالیسیلیکاسید بر برخی ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و عملکرد لوبیا چشم بلبلی
1387 در مزرعه تحق یقاتی دانشگاه - رقم پرستو، تحت تنشکم آبی، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت بلوک با سه تکرار در سال زراعی 1388 (Vigna
زنجان انجام شد. تیمارهایآزمایشی شامل آبیاری به عنوان عامل اصلی در 2 سطح (آبیاری کامل - تنش کم آبی در زمان گلدهی ) و پرایمینگ با
2700 و 3600 میکرومول بود . نتایج حاصل از تج زیه واریانس ،1800 ، سالیسیلیکاسید، به عنوان عامل فرعی در پنج سطح، شامل سطوح صفر، 900
صفات مورد مطالعه نشان داد که اثر آبیاری بر روی تمام صفات، به استثنای ارتفاع گیاه معنیدار است، ولی اثر سالیسیلیک اسید بر روی کلیه صفات
معنیدار شد. مقایسات میانگین صفات مورد بررسی نشان داد که محتوای نسبیآب، بیوماس و عملکرد دانه در شرایط تنشکم آبی در مقایسه با شرایط
آبیاری کاهش، ولی محتوای پرولین و کربوهیدرات محلول افزایش یافت. این صفات در بذرهای پرایم شده با سالیسیلیکاسید به استثنای کربوهیدرات
محلول، در مقایسه با بذرهای پرایم نشده افزایش یافت. بذرهای پرایم شده با دز 2700 میکرومول سالیسیلیکاسید، پرولین بیشتری را به خود اختصاص
دادند. این امر موجب تثبیت ساختارهای زیر سلولی مانند غشاء سلولی شد و به دنبال آن موجب افزایش محتوای نسبی آب شد. در نتیجه گیاهان حاصله
از رشد بهتری برخوردار شدند و از تجمع کربوهیدرات محلول جلوگیری کردند. در کل این امر موجب افزایش بیوماس و عملکرد دانه لوبیا –چشم بلبلی
در هر دو شرایط آبیاری و تنشکم آبی شد. همچنین، بین صفات مورد بررسی با عملکرد دانه همبستگی بالایی وجود داشت که در نهایت بذرهای پرایم
شده با دز 2700 میکرومول سالیسیلیکاسید، بیشترین عملکرد دانه ( 4424 و 3437 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در تیمار آبیاری و تنش کم آبی ) را به
خود اختصاص دادند.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Investigation of Possible Production of Oil and Biomass in Biosaline Agriculture(Kochia scoparia) بررسی تولید روغن و زیست توده در کشاورزی شور زیست توسط کوشیا6156223490510.22067/gsc.v9i4.13240FAجعفر نباتی0000-0003-0483-7003محمد کافی0000-0002-0933-1346احمد نظامیدانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-9490-6935پرویز رضوانی مقدمدانشگاه فردوسی مشهد0000-0002-3827-3878علی معصومیمحمد زارع مهرجردیJournal Article19700101Production of halophytes using saline water and soils in biosaline agriculture is an approach to exploit of
untraditional resources in order to food security, without any negative effect on production of conventional
crops. Halophytes are capable for using as forage crop, medicinal plant and oil seed crops. Therefore, to study
the possibility of oil production by kochia under saline conditions, an experiment was carried out in Salinity
Research Station of Agricultural Collage Ferdowsi University of Mashhad. Three populations of Kochia,
including the Birjand, Borojerd and Sabzevar ecotypes, were irrigated with ground water having electrical
conductivity (EC) of 5.2, 10.5 and 23.1 dS m-1. Salinity levels imposed no significant affect on all traits except
seed yield, harvest index and weight of 1000 seeds. However, increase salinity up to 10.5 dS m-1 did not
markedly decreased seed yield. There were no significant differences between ecotypes. Kochia produced 2.15
ton seed per hectare and showed 22% harvest index. Effect of salinity levels on yield and content of oil was not
significant. Production of 10% and 213 kg.h-1 oil by Kochia at high salinity conditions that conventional crops
cannot survive, indicated the ability of Kochia for oil seed in biosaline agriculture.کشاورزی شور زیست با استفاده از منابع آب و خاک شور می تواند راهکاری برای بهره برداری از منابع غیر متعارف در جهت تامین نیازهای انسان
بدون کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی رایج باشد. گیاهان شور زیست دارای استعدادهای فراوانی برای تولید فرآورده های غذایی انسان و دام از
جمله علوفه، دارو و روغن می باشند. هدف از این مطالعه بررسی استعداد توده های گیاه شور زیست کوشیا جهت تولید روغن و زیست توده در شرایط
23 دسی زیمنس بر متر ) با سه / 10 و 1 /5 ،5/ مختلف تنش شوری بود. به این منظور سه توده کوشیا (بیرجند، بروجرد و سبزوار) در سه سطح شوری ( 2
تکرار با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی و آزمایش کرت های خرد شده در مزرعه تحقیقات شوری قطب علمی گیاهان ویژه، دانشکده کشاورزی
دانشگاه فردوسی مشهد مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین صفات مورد مطالعه تنها عملکرد بذر، شاخص برداشت و وزن هزار دانه تحت
10 دسی زیمنس بر متر کاهش قابل ملاحظه ای در تولید بذر ایجاد نکرد . / 5 تا 5 / تأثیر تنش شوری قرار گرفتند. با این وجود افزایش میزان شوری از 2
2 تن در هکتار و شاخص برداشتی معادل 18 / بین توده ها نیز اختلافی از نظر صفات مورد مطالعه مشاهده نشد. کوشیا با متوسط عملکرد بذری معادل 15
درصد، نشان داد که توانایی بالایی در تولید بذر دارد. درصد و عملکرد روغن در سطوح مختلف تنش شوری اختلاف معنی داری نشان نداد . با توجه به
میزان 10 درصد روغن در بذر و متوسط تولید 213 کیلوگرم روغن در هکتار توسط کوشیا، به نظر می رسد که این گیاه از قابلیت بالایی برای تبدیل به
یک دانه روغنی برخوردار باشد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Assessment the Effect of Organic Fertilizers, Biofertilizers and Chemicalبررسی اثر کاربرد مواد آلی، کودهای بیولوژیک و کود شیمیایی بر قابلیت هضم و میزان پروتئین6236303491410.22067/gsc.v9i4.13241FAامیرحسین سعیدنژاد0000-0002-3827-3878پرویز رضوانی مقدمدانشگاه فردوسی مشهد0000-0002-3827-3878حمیدرضا خزاعی0000-0001-8409-5454مهدی نصیری محلاتی0000-0003-0357-1733Journal Article19700101Quality is one of the most important factors on forage production. In order to evaluate the effect of organic
fertilizers, biofertilizers and chemical fertilizers on forage quality of Sorghum, a field experiment was
conducted in Farm Research Station, Faculty of Agriculture, Ferdowsi University of Mashhad during the year
2008. Treatments were 1- seed inoculation with the combination of Azotobacter and Azospirillum 2- Compost
(15 t/h) 3- Vermicompost (10 t/h). 4-seed inoculation with Azotobacter and Azospirillum and compost (15t/h)
5- seed inoculation with Azotobacter and Azospirillum and Vermicompost(10t/h) 6- seed inoculation with
Pseudomonas flurescence 7- seed inoculation with Pseudomonas flurescence and Azotobacter and Azospirillum
combination 8- seed inoculation with Pseudomonas flurescence and compost(15t/h) 9- chemical fertilizer (80
kg/h urea fertilizer and 50 kg/h phosphate fertilizer) 10- control. A randomized complete block design with 10
treatments and 3 replications was used. The studied quality factors were Dry Matter Digestibility (DMD),
Organic Matter Digestibility (OMD), D-Value, Ash percentage and Crude Protein (CP). Harvesting was
performed in 2 cuts. Results of the experiment indicated that DMD, AMD, D-Value and Ash percentage were
not affected by the treatments. The highest and the lowest amount of DMD obtained in combined treatment of
compost and pseudomonas and chemical fertilizers in two cuts, respectively. Protein content of forage was
significantly affected by the treatments. Combined treatment of Azotobacter and vermicompost had the highest
amount of crude protein (115.78 g/kg) and pseudomonas treatment had the lowest (92.65 g/kg) on first cut. On
second cut, Azotobacter and vermicompost treatment and control treatment had the highest (117.14 g/kg) and he
lowest (85.63 g/kg) crude protein content, respectively. Amount of CP in chemical fertilizers treatment was
highly decreased on second cut. In general, results of this experiment showed that organic fertilizers,
biofertilizers and chemical fertilizers has a little effect on DMD, OMD, D-Value and Ash percentage, but has a
great effect on Crude Protein content of forage and can increase the forage quality in this way.یکی از مسائل اساسی در تولید علوفه مورد نیاز خصوصیات کیفی علوفه تولید شده است. به منظور بررسی اثر کاربرد مواد آلی، کودهای بیولوژیک و
کود شیمیایی بر خصوصیات کیفی سورگوم علوفه ای آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگ اه
فردوسی مشهد در سال 1387 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 1-تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین (شامل مخلوطی از باکتری های ازتوباکتر و
-2 کمپوست به میزان 15 تن در هکتار و 3- ورمی (Azotobacter chroococcum و Azospirillum brasilense آزوسپریلوم گونه
کمپوست به میزان 10 تن در هکتار 4-تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین و کمپوست به میزان 10 تن در هکتار 5- تلقیح بذور با کود بیولوژیک
(Pseudomonas نیتروکسین و ورمی کمپوست به میزان 7 تن در هکتار 6-تلقیح بذور با باکتری های حل کننده فسفات از جنس
-8 تلقیح (Pseudomonas flurescence) -7 تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین و باکتری های حل کننده فسفات از جنس flurescence)
و کمپوست به میزان 15 تن در هکتار 9- کود شیمیایی به میزان (Pseudomonas flurescence) بذور با باکتری های حل کننده فسفات از جنس
80 کیلوگرم کود ازته و 50 کیلوگرم کود فسفره در هکتار 10 -تیمار شاهد (بدون مصرف کود) بود. خصوصیات کیفی مورد بررسی شامل قابلیت هضم
ماده خشک، قابلیت هضم ماده آلی، درصد ارزش هضمی، درصد خاکستر و میزان پروتئین خام بود. برداشت علوفه در دو چین انجام شد و صفاتی مانند
درصد برگ، درصد ساقه و نسبت برگ به ساقه نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که اعمال تیمارهای مختلف بر قابلیت هضم ماده
خشک، قابلیت هضم ماده آلی، درصد ارزش هضمی و درصد خاکستر بی تأثیر بود . بیشترین و کمترین قابلیت هضم ماده خشک در چین اول در
61 درصد) بدست آمد.در چین دوم نیز تیمار تلفیقی سودوموناس و / 65 درصد) و تیمار کود شیمیایی ( 61 / تیمارهای تلفیقی سودوموناس و کمپوست ( 23
61 درصد) مشاهده شد.میزان پروتئین / 65 درصد) بود و کمترین آن در تیمار کود شیمیایی ( 08 / کمپوست دارای بیشترین قابلیت هضم ماده خشک ( 18
علوفه به خوبی تحت تأثیر تیمارهای مختلف اعمال شده قرار گرفت. در چین اول بیشترین مقدار پروتئین را تیمار تلفیقی ازتوباکتر و ورمی کمپوست
92 گرم بر کیلوگرم) بود . در چین دوم نیز تیمارهای / 115/78 گرم بر کیلوگرم) تولید نمود و کمترین میزان پروتئین مربوط به تیمار سودوموناس ( 65 )
85 گرم بر کیلوگرم ) میزان پروتئین را تولید / 117 گرم بر کیلوگرم) و کمترین ( 63 / تلفیقی ازتوباکتر و ورمی کمپوست و شاهد به ترتیب بیشترین ( 14
نمودند. میزان پروتئین در تیمار کود شیمیایی در چین دوم به شدت کاهش یافت . در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد که مواد آلی، کودهای
بیولوژیک و کود شیمیایی تأثیر چندانی بر قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی، درصد ارزش هضمی و درصد خاکستر ندارند، اما بر مقدار پروتئین گیا ه
تأثیر قابل توجهی داشته و می توانند از این طریق کیفیت علوفه تولیدی را افزایش دهند.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Evaluation of Oxygen Deficit Stress on Germination Indicators and Seedlingارزیابی تأثیر تنش کمبود اکسیژن بر مؤلفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه 5 رقم گندم6316383493110.22067/gsc.v9i4.13242FAفؤاد حسینیسید عطااله سیادتعبدالمهدی بخشندهعبدالنور چعبدانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامینJournal Article19700101To investigate the relationship oxygen deficit stress on germination indicators and seedling growth of five
wheat cultivars in laboratory condition, an experiment with Randomized Complete Block design in factorial
arrangement with three replications was conducted in 2008. The treatments consisted of five wheat cultivars
(Chamran, Flat, Roshan, Stare and Shole) as A factor, and two oxygen level (normal seed and seed under oxygen
deficit stress conditions) as B factor in each of these figures was done. Results showed that oxygen deficit stress
caused to decrease for various cultivars germination percentage, germination rate, allometric coefficient, seed
vigor index and other germination indicators. Therefore, this test as a suitable method for determining the quality
of various seed lot can be used in the water logging condition. In addition, among different cultivars
characterized that Roshan cultivar was more resistant to oxygen deficit stress than Chamran, Flat and Star
cultivars. Although Chamran cultivar is common cultivar in Khouzestan, but of look most germination indicators
arranged as weak seed class. The highest correlation coefficients among the tested cultivars have been related to
seed vigor with seedling length and dry weight of radicle with seedling with 0.92 and 0.90, respectively.به منظور بررسی رابطة تنش کمبود اکسیژن بر مؤلفه های جوانه زنی و رشد گیاهچه گندم در شرایط آزمایشگاهی، مطالعه ای بر روی 5 رقم گندم در
آزمایشگاه در سال 1386 انجام شد. این آزمایش با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید . تیمارهای آزمایشی شامل 5
رقم گندم (چمران، فلات، روشن، استار و شعله) به عنوان فاکتور اول و 2 سطح اکسیژن (بذر با شرایط نرمال و بذر با شرایط تنش کمبود اکسیژن )
به عنوان فاکتور دوم در هر یک از ارقام مذکور انجام گرفت. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که تنش کمبود اکسیژن باعث کاهش درصد
جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، ضریب آلومتریک، شاخص بنیه بذر و سایر مولفه های جوانه زنی در ارقام مختلف گردید . بنابراین می توان از این آزمون
به عنوان روشی مناسب جهت تعیین کیفیت توده های بذری مختلف در شرایط ماندابی استفاده نمود. در بین ارقام، رقم گندم روشن از نظر بسیاری از
مؤلفه های جوانه زنی (مانند درصد جوان هزنی وسرعت جوانه زنی) بیش از ارقام چمران، فلات و استار به این نوع تنش مقاوم بوده است. در صورتیکه رقم
چمران از نظر غالب شاخص های جوانه زنی جزو کلاس بذری ضعیف دسته بندی شد. در میان ارقام مورد آزمایش بیشترین ضرایب همبستگی مربوط به
0 بود. / 0 و 90 / شاخص بنیه بذر با طول گیاهچه و وزن خشک ریشه چه و گیاهچه به ترتیب با 92دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Selection for Yield Improvement Using of Multivariate Statistical Methodsانتخاب برای بهبود عملکرد با استفاده از روشهای آماری چند متغیره در برنج6396503494710.22067/gsc.v9i4.13259FAحسین صبوریقاسم محمدی نژاد0000-0002-5767-9734مریم فضلعلی پورJournal Article19700101In order to providing selection indices using of heritability and correlation of effective traits on grain yield
and multiple regression an experiment was conducted by 265 F3 families as well as parents and F1 related to
Gharib × Khazar population in 2009 at Gonbad Kavous University fields. Days to ripening (0.97) and panicle
number and flag leaf length (0.66) had maximum and minimum heritability, respectively. Positive and
significant correlations were detected between plant yield and flag leaf width (0.265**), plant height (0.193**),
panicle number (0.734**) and biomass (0.828**). Biomass, days to heading and plant height were explained about
98% of total variation of yield and inserted to model respectively. Different combination of phenotypic and
genotypic correlations, genetic and phenotypic direct effect in path analysis and heritability with and without
yield were used for construct selection vectors. According to this study, increasing of traits is not result of
relative efficiency and other comparing parameters. Selection indices were showed that yield, significant genetic
correlation with yield and high heritability are three important part of selection index.این تحقیق به منظور ارائه شاخصهایی برای انتخاب با استفاده از وراثت پذیری و همبستگی صفات موثر بر عملکرد دانه و استفاده از تئوری های
خزر در سال زراعی 1388 در مزرعه × از تلاقی غریب F برنج به همراه والدین و نسل 1 F رگرسیون چند متغیره اجرا شد. برای این منظور 265 خانواده 3
0 بیشترین و طول برگ پرچم و تعداد خوشه با وراثت پذیری / تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی گنبد کشت شدند. تعداد روز تا رسیدگی با وراثت پذیری 97
0)، ارتفاع بوته / 0/66 کمترین میزان وراثت پذیری را در بین صفات داشتند. ضرایب همبستگی فنوتیپی بین عملکرد بوته با عرض برگ پرچم (** 256
) ** 0) مثبت و معنی دار بود. زیست توده، تعداد روز تا گلدهی و ارتفاع بوته، حدود 98 درصد از / 0) و زیست توده (** 828 / 0/193 )، تعداد خوشه (** 734
تغییرات عملکرد دانه در بوته را توجیه کردند و به عنوان متغیرهای ردیف اول عملکرد دانه در مدل تجزیه علّی انتخاب شدند. برای بدست آوردن بهترین
شاخص های گزینشی، بردارهای مختلفی از ارزش های اقتصادی صفات از جمله ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنوتیپی، اثرات مستقیم فنوتیپی و ژنتیکی
هر یک از صفات مورد مطالعه در تجزیه علیت عملکرد دانه و وراثت پذیری صفات در ترکیبهای مختلفی از آن ها در حالت حضور و عدم حضور عملکرد
در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد افزایش تعداد صفات مورد بررسی دلیلی بر افزایش و برتری معیارهای مقایسه و سو دمندی نسبی نخواهد بود .
شاخصها نشان دادند که عملکرد و همبستگی ژنتیکی معنی دار صفات با عملکرد دانه مهمترین اجزای کارای یک شاخص میباشند. وراثت پذیری بالا
در مرتبههای بعدی قرار دارد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Assessment of Seed Germination and Dormancy of Thirty Seeds Lots ofارزیابی ویژگی های جوانه زنی و خواب در سی توده بذری گیاهان دارویی6516583495710.22067/gsc.v9i4.13260FAحمیدرضا احیاییمحمد خواجه حسینیJournal Article19700101Most seeds of medicinal plants due to ecological adaptation to environmental conditions have several types
of dormancy. Hence, it's necessary to recognize ecological factors that affect dormancy and provide optimum
conditions for germination in medicinal plant species. Thirty seed lots were used to estimate germination and
dormancy of medicinal plants. Treatments were KNO3, (2%) and scarification of seeds by sand paper,
hypochlorite sodium and removing the seed coat with four replicates of 25 seeds. Maximum and minimum
germination observed in H2O for Digitalis purpure 100% and Saponaria officinalis 0%. In KNO3 treatment,
Portulaca oleracea had the highest germination of 91% and Hyocyamus niger had no any germinated seeds. In
sand paper treatment, the Saponaria officinalis and Datura stramonium had maximum, 33% and minimum 0%
germination respectively.بذور اکثر گیاهان دارویی در شرایط طبیعی دارای خواب می باشند، بنابراین شناخت عوامل موثر بر خواب بذور و ایجاد شرایط بهینه برای جوانه زنی
آن ها برای کشت گسترده گیاهان دارویی لازم می باشد، بدین منظور آزمایشی برای بررسی اثر خواب بر روی بذور 30 توده بذری گیاهان دارویی اجرا
شد. در آزمایش اول جوانه زنی بذور گیاهان دارویی در چهار تکرار 25 تایی بذور و با استفاده از آب مقطر در پتری دیش با کاغذ صافی واتمن بررسی شد،
صفر ) (Saponaria officinalis) 100 درصد) و کمترین در گل صابونی ) (Digitalis purpurea) بالاترین درصد جوانه زنی در گل انگشتانه
درصد) مشاهده شد. سپس در آزمایش دوم بر روی بذور 17 گونه که دارای خواب بودند، تیمارهای مختلف شکست خواب از قبیل نیترات پتاسیم ، خراش
با 94 درصد و خاکشیر نیشابور با 27 درصد (Sisymbrium irio) دهی بذور و برداشتن پوست بذور اعمال شد. در تیمار نیترات پتاسیم خاکشیر همدان
جوانه زنی به ترتیب بیشترین و کمترین درصد جوانه زنی را دارا بودند. در تیمار خراش دهی بیشترین و کمترین میزان شکست خواب به ترتیب در گل
1 درصد مشاهده شد. در تیمار هیپوکلریت سدیم نیز بیشترین و کمترین میزان جوانه زنی در ( Datura stramonium) صابونی با 33 درصد و تاتوره
42 درصد) مشاهده شد. به طور کلی براساس نتایج کاربرد تیمارهای شکستن خواب ) (Althaea officinalis) گیاه خار مریم ( 94 درصد) و ختمی
موجب افزایش درصد جوانه زنی بذور این گیاهان دارویی شد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Yield and Yield Components of Winter Canola (Brassica napus L.) Affected byتأثیر طول دوره های کنترل و تداخل جمعیت طبیعی علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد6596693497210.22067/gsc.v9i4.13261FAمجید آقاعلیخانی0000-0002-8981-5892سعید رضا یعقوبیJournal Article19700101In order to determine the critical period of weed control and investigation the effect of periodical control and
interference of weeds natural population on yield and yield components of winter canola (Brassica napus L. cv.
Okapi) in west region of Tehran an experiment was carried out at research field of Tarbiat Modarres University,
Tehran, Iran on 2004-5 growing season. Fourteen experimental treatments which divided into two sets were
arranged in randomized complete blocks design with three replications. In the first set, the crop was kept weedfree
from canola emergence time to two-leaf stage (V2), four-leaf stage (V4), six-leaf stage (V6), eight-leaf stage
(V8), initiation of flowering (If), %50 of pod set (%50Ps) and final harvest (H). In the second set of treatments,
weeds were permitted to grow with the crop until above mentioned stages and then related plots kept weed free
till end of season. Furthermore two additional treatments known as whole season control and whole season weed
infested were established. At mentioned phonological stages in interference treatments weeds were removed,
separated to species and measured for dry weight. Also during canola growth season trend of plant height and
dry matter distribution were studied. At the end of season canola grain yield and yield components were
determined. Results showed that extending interference duration and limiting weed control duration significantly
decreased all canola yield components except 1000 grain weight .Furthermore extended weed interference
duration up to canola 4-leaf stage decreased %20-70 of grain yield in compare to whole season control. Delayed
weed control up to early rosette stage creates decreasing trend in canola grain yield. According to Gompertz and
Logistic equations, critical period of weed control in canola was estimated between 25-70 days after emergence
of canola.به منظور تعیین دوره بحرانی کنترل علف های هرز و بررسی تأثیر طول دوره های تداخل و کنترل جمعیت طبیعی علف های هرز بر عملکرد و اجزای
در منطقه غرب تهران، آزمایشی در سال 1384 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 14 تیمار و 3 (Brassica napus L.) عملکرد کلزای پائیزه
تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد . گروه نخست تیمارها موسوم به تیمارهای کنترل شامل وجین
علف های هرز تا مرحله دوبرگی، چهار برگی، شش برگی، هشت برگی، شروع گلدهی و اواسط غلاف دهی کلزا بود . در گروه دوم موسوم به تیمارهای
تداخل، علف های هرز تا مراحل فنولوژیک یاد شده در مجاورت کلزا رشد یافتند و از آن پس تا پایان فصل وجین شدند. علاوه بر این، دو تیمار رقابت تمام
فصل و عاری از علف های هرز نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. در پایان هر یک از مراحل فنولوژیک، علف های هرز موجود در تیمارهای تداخل
وجین، تفکیک و ماده خشک آن ها اندازه گیری شد. همچنین در طی فصل رشد کلزا، برای تعیین تغییرات ارتفاع و ماده خشک، از هر کرت نمونه برداری
شد. در انتهای فصل رشد نیز عملکرد دانه و اجزای عملکرد کلزا در تیمارهای مختلف تعیین شد. نتایج نشان داد با افزایش طول دوره تداخل یا کاهش
طول دوره کنترل علف های هرز تمامی اجزای عملکرد کلزا به جز وزن هزار دانه کاهش معنی داری یافتند. علاوه بر این، با تداوم تداخل علف های هرز تا
بیش از مرحله چهار برگی کلزا، عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد (کنترل در تمام فصل) بین 20 تا 70 درصد کاهش یافت. همچنین با به تاخیر افتادن
کنترل علف های هرز تا ورود کلزا به مرحله روزت، عملکرد دانه روند نزولی داشت. به این ترتیب با برازش معادلات گامپرتز و لجستیک، دوره بحرانی
کنترل علف های هرز در این آزمایش از مرحله چهار برگی تا پیش از شروع مرحله روزت در کلزا ( 25 تا 70 روز پس از سبز شدن) برآورد شد.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Effect of Drought Stress and Municipal Compost on quantitive and Qualitiveتأثیر سطوح تنش خشکی و کمپوست زباله شهری بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی6706773499110.22067/gsc.v9i4.13262FAمحمد فروزندهعلیرضا سیروس مهر0000-0002-9764-6216احمد قنبری0009-0008-4698-1963محمدرضا اصغری پوردانشگاه زابل0000-0001-7197-6578عیسی خمریJournal Article19700101In order to study the effects of drought stress and municipal compost on quantitive characteristics in
peppermint , a green house experiment in a factorial based on a randomized complete block design with four
replications was conducted in 2009 at University of Zabol. Treatments included: three irrigation levels %100
field capacity(control),%80 field capacity(mild stress) and %60 field capacity(severe stress) and four levels of
municipal compost: control(no chemical fertilizer and compost), T1:10, T2:20 and T3:30 tons per hectare.
Results showed that increasing of the municipal compost levels improved significantly the dry and fresh yield,
plant height, tiller number, root dry and fresh weight, essential oil percentage and yield of essential oil .Effects of
different levels of irrigation with superior control(no stress), was significant in all traits. According to the results
achived maximum dry matter(4.51 g/pot) and essential oil yield (8.42 mg/pot) to produced proper at treatment 30
ton per hectare municipal compost and non-stress conditions.به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف تنش خشکی و کمپوست زباله شهری بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی نعناع فلفلی، آزمایشی در سال
1388 ، در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاَ تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل سه سطح آبیاری: کامل
درحد ظرفیت مزرعهای (شاهد)، 80 درصد ظرفیت مزرعه ای (تنش ملایم) و 60 درصد ظرفیت مزرعه ای (تنش شدید) و چهار سطح کود کمپوست زباله
تن در هکتار بودند. نتایج حاصل نشان داد که افزایش سطوح T و 3:30 T2:20 ، T شهری شامل شاهد (عدم مصرف کود شیمیایی و کمپوست)، 1:10
کمپوست باعث بهبود معنی دار صفات عملکرد تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، وزن تر و خشک ریشه، درصد و عملکرد اسانس در گلدان می
شود. اثر سطوح مختلف آبیاری با برتری تیمار شاهد (عدم تنش)، درتمامی صفات معنی دار شد. مطابق نتایج بدست آمده به نظر میرسد کاربرد تیمار 30
8 گرم در گلدان) در / 4 گرم در گلدان) و عملکرد اسانس ( 42 / تن در هکتار کمپوست زباله شهری و شرایط آبیاری عدم تنش بیشترین عملکرد خشک ( 51
تولید نعناع فلفلی مناسب است.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Seed Quality Properties of Grass Pea (Lathyrus sativus L.) in Response toبه تراکم و تاریخ کاشت در (Lathyrus sativus L.) واکنش برخی خصوصیات کیفی خلّر6786843501510.22067/gsc.v9i4.13263FAاسماعیل نیرومند توماجمجید جامی الاحمدی0000-0002-8985-1260احمد ریاسیغلامرضا زمانیJournal Article19700101In order to evaluate effects of plant density and planting date on quality properties of grass pea (Lathyrus
sativus L.), a factorial experiment was conducted during 2008, based on complete randomized block design with
four replications in Research Farm of Faculty of Agriculture, the University of Birjand, Birjand, Iran. Plants
were planted at March 5 and 20, and Apr 3, with 30, 40, 50 and 60 pl m-2. Delaying in planting and/or increasing
plant density caused protein content per grain dry matter to be reduced. There was a negative correlation
between grain protein percentage and grain ash content. The highest grain ash percentage (4.3%) was observed
in the last planting date. Tannin content reduced significantly with delaying in planting date, from 0.32% in
March 5 to 0.14% in Apr 3planting dates, and showed a negative correlation with ash content. Seed energy
content also was reduced with delaying in planting date and/or increasing in density, and showed a positive
correlation with seed protein percentage. It seems early planting of grass pea with a density of 40-50 pl m-2
results in a high quality seed yield.شامل درصد پروتئین ، درصد چربی ، درصد ،(Lathyrus sativus L.) به منظور ارزیابی اثرات تراکم و تاریخ کاشت بر خصوصیات کیفی خلّر
86 به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در مزرعه - خاکستر ، میزان انرژی و میزان تانن دانه، آزمایشی در سال زراعی 87
تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تاریخ کاشت در سه سطح پانزدهم اسفند، اول فروردین و پانزدهم
60 بوته در متر مربع بودند. نتایج آزمایش نشان داد تراکم و تاریخ کاشت اثر معنی داری بر درصد ،50 ،40 ، فروردین و تراکم کاشت در چهار سطح 30
پروتئین دانه دارند، به طوری که تأخیر در کاشت و افزایش تراکم بوته موجب کاهش پروتئین در ماده خشک دانه شد . درصد پروتئین دانه با درصد
خاکستر دانه همبستگی منفی نشان داد. همچنین تأخیر در کاشت به طور معنیداری سبب افزایش درصد خاکستر دانه شد، به طوری که بیشترین درصد
4 درصد) در تاریخ کاشت آخر ( 15 فروردین) مشاهده شد. درصد تانن دانه نیز همبستگی منفی با درصد خاکستر دانه داشت و با تأخیر در / خاکستر ( 3
کاشت به طور معنیداری کاهش پیدا کرد. تراکم و تاریخ کاشت بر میزان انرژی دانه خلّر نیز اثر معنیداری داشتند، به گونهای که با تأخیر در کاشت از
میزان انرژی دانه کاسته شد. همچنین افزایش تراکم بوته با کاهش میزان انرژی دانه همراه بود. میزان انرژی دانه با درصد پروتئین دانه همبستگی مثبت
نشان داد. به طور کلی نتایج حاکی از کیفیت نسبتا مناسب دانه خلّر، به ویژه در تاریخ کاشت پانزدهم اسفند و تراکم 30 بوته در متر مربع بود.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Assessment of Corn Densities on Ecological Indices of Weed Speciesبررسی اثر تراکمهای مختلف ذرت بر شاخص های اکولوژیکی گونههای علفهرز6856933503610.22067/gsc.v9i4.13276FAقدریه محمودیعلی قنبری0000-0002-2300-929Xعلی اصغر محمدآبادیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article19700101Diversity, dominance, and stability of weeds are the most important ecological properties in agricultural
systems, which influenced by management factors such as crop density, abundantly. This experiment was
conducted in 2009 at Ferdowsi University of Mashhad Research Field. The experimental design was interval
mapping with four levels of corn densities (5, 6, 7 and 9 plant.m-2) and four levels of weed control (full-control,
without control, broad-leaves control and grasses control). Weed sampling was done at 3 stages included
beginning and end of critical period weed control and harvesting time. The results showed that the effect of plant
density on species diversity was significant; some how the amount of Shanon and Simpson Indices were lowest
in the 9 plant.m-2 (0.39 and 0.45, respectively) and greatest in 5 plant.m-2 (0.84). The results also showed that the
maximum amount of dominance index was observed in 9 plant.m-2, that was seen in Echinochloa crus- galli and
Convulvulus arvensis at the beginning of growing season, then in Solanum nigrum and Amaranthus retroflexus
in the end of growing season. The amount of community dominance index in 9 plant.m-2 was higher than other
densities, and it decreased with decline of densities. based on the results of present experiment the linear
relationship between plant species and area was found. The calculated amount of Alpha and Beta diversities. in a
θ and β scales based on coefficients of this relationship were 0.534 (four species per unit area) and 0.29 (two
species per unit area), respectively. In conclusion the result of this experiment pointed that the weeds diversity
decreased with increasing of corn density, weed diversity decreased and therefore, having appropriate plant
density is very efficient for sustainable weed management.تنوع، غالبیت و میزان پایداری علفهای هرز از جملة مهمترین خصوصیات اکولوژیکی مورد مطالعه در سیستمهای زراعی بوده که به میزان زیادی
7 و 9 ،6 ، تحت تأثیر عوامل مدیریتی از جمله تراکم کاشت گیاه زراعی قرار میگیرند. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح پیمایشی با 4 سطح تراکم ( 5
بوته در متر مربع) و 4 سطح کنترل علفهای هرز (کنترل کامل، عدم کنترل، کنترل باریک برگها و کنترل پهن برگان ) در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة
کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفت. نمونهبرداری از علفهای هرز مزرعه در سه مرحلة ابتدا و انتهای دورة بحرانی کنترل علفهای هرز و
زمان برداشت انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تراکم بر روی تنوع گونهای علف هرز معنی دار بود، بطوریکه مقدار شاخص تنوع شانون و
0) را نشان داد. همچنین نتایج / 0) و در تراکم 5 بوته در متر مربع بیشترین مقدار ( 84 /45 ،0/ سیمپسون در تراکم 9 بوته در متر مربع کمترین (بترتیب 39
نشان داد که بیشترین میزان پایداری در تراکم 9 بوته در متر مربع مشاهده شد که در ابتدای فصل رشد در پیچک و سوروف، سپس با گذشت زمان در
تاجریزی و در مرحلة آخر نمونه برداری در تاج خروس دیده شد. محاسبة شاخص غالبیت نشان داد که میزان غالبیت در کل جامعه در تراکم 9 بوته در
متر مربع نسبت به سایر تراکمها بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد و با کاهش تراکم، میزان غالبیت کل نیز دچار کاهش شد. بر اساس نتایج این
0 در واحد سطح ) / مطالعه یک رابطة خطی بین گونه و مساحت به دست آمد که بر اساس ضرایب این رابطه، میزان تنوع آلفا و بتا به ترتیب 4 گونه ( 534
0 در واحد سطح) محاسبه شد. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش تراکم ذرت از میزان تنوع گونه ای علف های هرز / و دو گونه ( 29
کاسته شده و بنابراین افزایش تراکم در محدودة قابل قبول کمک شایانی در مدیریت پایدار علفهای هرز خواهد نمود.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Evaluation of Salt Tolerance in Iranian Rice Genotypes on the Base of Toleranceارزیابی تحمل به شوری ژنوتیپ های برنج ایرانی در محیط کشت هیدروپونیک بر اساس6947033505010.22067/gsc.v9i4.13278FAشهربانو میردارمنصوریناد علی بابائیان جلوداردانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی سارینادعلی باقریدانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی ساری0000-0001-8012-6866Journal Article19700101In this study, 40 genotypes and breeding lines in the vegetative stage was conducted in a factorial
arrangement based on a complete randomized block design with 3 replications in greenhouse at Sari University
Agricultural Science and Natural Resource, Iran, 2008. Seventeen genotypes were selected and tested in seedling
stage in 2009. The results showed that genotypes had significant difference for all traits. GMP and STI were
suitable indices to ensure good stability and performance evaluation of genotypes in stress conditions. Results of
correlation analysis showed that MP, GMP, MH and STI had high significantly with yield in non stress and
stress conditions. Factor analysis showed that 4 factors explain 86.89% of variation in seedling stage.در این تحقیق تعداد 40 رقم و لاین امیدبخش اصلاح شده برنج در مرحله رشد رویشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک ه ای کامل
تصادفی و در 3 تکرار و 4 سطح شوری در گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری مورد بررسی و مقایسه قرارگرفتند. از این میان تعداد 17
ژنوتیپ برتر انتخاب شدند و برای بررسی دقیق تر در مرحله گیاهچه جوان در سال زراعی 1388 مورد استفاده قرار گرفتند . نتایج نشان داد که بین
ژنوتیپهای مورد مطالعه برای کلیه صفات اختلاف معنی دار وجود داشت. شاخص های میانگین هندسی و تحمل به تنش، شاخص ه ای مناسبی برای
تضمین پایداری عملکرد و ارزیابی ژنوتیپهای با عملکرد بالا در شرایط تنش می باشند. با توجه به ضرایب همبستگی بین شاخصها ملاحظه شد که
شاخصهای میانگین تولید، میانگین هندسی، میانگین هارمونیک و شاخص تحمل به تنش در هر دو محیط با عملکرد همبستگی بسیار بالایی دارند .
تجزیه به عاملها نشان داد که چهار عامل در حدود 87 % از تغییرات مشاهده شده در شاخص های تحمل و حساسیت زیست توده را توصیف می کنند.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Evaluation of empirical models and competition indices in ranking canola(Brassica napus) ارزیابی مدلهای تجربی و شاخصهای رقابت در تبهبندی ارقام کلزا7047153505610.22067/gsc.v9i4.13281FAعلی رضا صفاهانی لنگرودیروزبه فرهودیJournal Article19700101In order to evaluate the competitive ability (CA) of canola cultivars against wild mustard, two experiments
were conducted at the Gorgan Institute in Iran during the 2005-2007 cropping seasons. The experimental factors
were canola cultivars (1st year: Zarfam, Option500, Hayola330, Hayola401, Talayh, RGS003 and Sarigol; 2nd
year: Zarfam, Hayola330, RGS003 and Option500) and weed density (1st year: control and 30 plants m-2; 2nd
year: control, 4, 8 and 16 plants m-2). The result of the first year is experiment indicated that the grain yield and
competitive indices differed significantly between the cultivars. Cultivar Zarfam showed a high ability to
withstand competition (AWC = 47 %), high competitive indices (CI=1.79 and CI2 = 1.83) and low grain yield in
the weed- free plots (1729 kg ha-1). The cultivar Option500, a less competitive cultivar had the lowest ability to
withstand competition (AWC = 4 %) and the lowest competitive indices (CI = 0.09 and CI2= 0.11) amongst the
cultivars. However, the cultivar Option500 showed more grain yield in the weed- free plots (2333 kg ha-1) than
cultivar Zarfam. In the second year of the experiment, the result of the yield loss models showed that the lowest
and highest yield loss belonged to cultivars Zarfam and Option500 (50 and 95 % respectively). A comparison of
different empirical models revealed that the empirical yield loss model based on weed relative leaf area was
more reliable for predicting canola yield loss according to a high coefficient of determination (R2=0.99). The
relative damage coefficient (q) of the weed relative leaf area model showed that wild mustard was more
competitive than canola (q>1).به منظور ارزیابی توانایی رقابتی ارقام کلزا در برابر علف هرز خردل وحشی در طی سالهای زراعی 1384 و 1385 در مزرعه (Sinapis arvensis)
تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، این آزمایش انجام شد. آزمایش ها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و
با آرایش فاکتوریل اجرا گردید . تیمارهای آزمایشی شامل ارقام کلزا (سال اول : زرفام، طلایه، ساریگل، هایولا 401 ، هایولا 330 ، آپشن 500 و
آرجی اس 003 ؛ سال دوم: زرفام، هایولا 330 ، آرجی اس 003 و آپشن 500 ) و تراکم علف هرز خردل وحشی (سال اول: 0 و 30 بوته در مترمربع؛ سال دوم :
8 و 16 بوته در مترمربع) بودند. نتایج سال اول نشان داد که این ارقام از نظر عملکرد دانه و شاخصهای رقابتی با یکدیگر اختلاف معنی دار دارند . ،4 ،0
از خود نشان داد . رقم آپشن 500 (CI=1/ و 79 CI2=1/ و شاخصهای رقابتی ( 83 (AWC= رقم زرفام توانایی بالایی در تحمل رقابت (درصد 47
در میان ارقام بود. در سال دوم نتایج (CI=0/ و 09 CI2=0/ و شاخصهای رقابتی ( 11 (AWC= ضعیفترین رقم از نظر توانایی تحمل رقابت (% 4
نشان داد که ضریب مدل عکس عملکرد رقم زرفام در مقایسه با ارقام دیگر هم در مورد عملکرد دانه و هم عملکرد بیولوژیک کمتر بود و رقم زرف ام
بالاترین قدرت رقابت بین گونه ای را نشان داد. نتایج مربوط به برازش داده ها به مدل های افت عملکرد نشان داد که درصد افت عملکرد بیولوژیک در
میان ارقام مختلف کلزا کمتر از عملکرد دانه بود که نشانه حساسیت بیشتر عملکرد دانه در قیاس با عملکرد بیولوژیک به رقابت ا ست . در مجموع
مشخص شد که کمترین و بیشترین افت عملکرد در میان ارقام کلزا در میان تراک مهای مختلف خردل وحشی به ترتیب مربوط به رقم زرفام و رقم
آپشن 500 بود. همچنین، مقایسه مدل های مختلف تجربی افت عملکرد نشان داد که مدل افت عملکرد سطح برگ نسبی علف هرز با حداکثر ضریب
تبیین دارای بیشترین کارایی در پیشگویی کاهش عملکرد کلزا می باشد و شاخص رقابت نسبی آن نشان داد که در رقابت خردل وحشی و کلزا، علف هرز
.(q> رقیب قو یتر نسبت به گیاه زراعی بوده است ( 1دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Effects of Nitrogen Rates and Application Method on Grain Yield and Yieldبررسی تأثیر مقادیر مختلف نیتروژن و نحوه مصرف آن بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج7287343506810.22067/gsc.v9i4.13284FAشهریار بابازادهمسعود کاوسیمهرداد اسفندیاریمجید نحویمهرزاد اله قلی پوردانشیار پژوهش، بخش اصلاح و تهیه بذر، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایرانJournal Article19700101Proper application of N fertilizer and its optimization for increasing the economic yield of rice is definitely
important. In order to determine the best N application method and amount according to growth stages of hybrid
rice, an experiment was carried out at experimental farm of RRII in a factorial experiment based on a
randomized complete block design with 3 replications. The treatments included 6 application methods as follow:
total nitrogen at transplanting stage ,50% at transplanting stage +50% at early tillering , 50% at transplanting
stage +50% at panicle initiation , 50% at transplanting stage +25% at maximum tillering +25% at booting ,34%
at transplanting stage + 33% at early tillering + 33% at booting and 70% at transplanting + 30% at panicle
initiation. 3 levels of nitrogen (90,120 and 150 kg/ha) from urea source were also used. Recorded traits were
grain yield and yield component. Results showed the significant interactions between split methods and N rates
on yield, flag leaf area, filled and unfilled grain number per panicle and percentage fertility (pاستفاده مناسب از کودهای نیتروژنه و بهینه نمودن مدیریت مصرف آن، برای افزایش عملکرد اقتصادی برنج از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد .
به منظور تعیین مناسب ترین روش مصرف و میزان کود نیتروژنه در مراحل مختلف رشد برنج هیبرید، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه
بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مؤسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. در این آزمایش ، تیمارها ی تقسیط کود به شش روش :
50 درصد کود نیتروژنه در مرحله نشاء کاری + 50 درصد کود نیتروژنه در مرحله اوایل پنجه زن ی ،(A اعمال تمام کود نیتروژنه در مرحله نشاءکاری ( 1
50 درصد کود نیتروژنه در ،(A 50 درصد کود نیتروژنه در مرحله نشاءکاری + 50 درصد کود نیتروژنه در مرحله آغاز تشکیل جوانه اولیه خوشه ( 3 ،(A2)
33/ 33/33 درصد کود نیتروژنه در مرحله نشاءکار ی + 33 ،(A مرحله نشاءکاری + 25 درصد در مرحله حداکثر پنجه زنی + 25 درصد در مرحله آبستنی ( 4
70 درصد کود نیتروژنه در مرحله نشاءکاری + 30 درصد در مرحله آغاز تشکیل ،(A 33 درصد در مرحله آبستنی ( 5 / درصد در مرحله اوایل پنجه زنی + 33
120 و 150 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره بود . در ، انجام گرفت. میزان کود نیتروژن خالص در تیمارهای فوق درسه سطح 90 (A جوانه اولیه خوشه ( 6
مقدار کود بر × این مطالعه، صفاتی نظیر عملکرد دانه و اجزای آن مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که اثر متقابل روش مصرف
به عبارت دیگر با .( Pدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Evaluation of Drought Tolerance in Grain Sorghum Genotypes ( Sorghumارزیابی تحمل به خشکی در ژنوتیپ های سورگوم دانه ای با استفاده از شا خص های تحمل و7357443507810.22067/gsc.v9i4.13286FAسید علیرضا بهشتیسیده مطهره سروریJournal Article19700101Evaluation of drought stress tolerance in sorghum genotypes at different growth stages and severity of stress
and their reaction is very important in breeding programs. This study was conducted with the 13 grain sorghum
genotypes in 3 different environmental conditions including normal condition and two water deficit conditions at
vegetative and reproductive stages using randomized complete block design with 3 replications. Genotypes
grouping were performed based on tolerance and sensitivity indices by cluster analysis. There was a positive and
significant correlation between grain yield with tolerance indices (MP, GMP and STI) and sensitivity indices
(SSI and TOL) in both normal and two water deficit conditions. The results showed that STI, GMP and MP
indices were the best indices for evaluation of genotypes response in drought stress conditions. Cluster analysis
showed that B26 genotype and M2 promising line had the most grain yield and higher values of STI ،GMP and
MP indices in both normal and stress conditions and they grouped in the same cluster.ارزیابی ژنوتیپ های سورگوم از نظر قابلیت تحمل تنش خشکی در مراحل رشدی و شدت های مختلف تنش و واکنش آنها به این دوره ها در
برنامه های اصلاحی این محصول حائز اهمیت است. در این مطالعه تعداد 13 ژنوتیپ سورگوم دانه ای در ایستگاه تحقیقاتی طرق مشهد در سال زراعی
83-84 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار و در 3 محیط آزمایشی شامل شرایط معمول، تنش در مرحله رشد رویشی و تنش در مرحله
رشد زایشی مورد مقایسه قرار گرفتند. گروه بندی ژنوتیپ ها بر اساس شاخص های تحمل و حساسیت به خشکی با استفاده از روش تجزیه خوش های مورد
بررسی قرار گرفت. همبستگی مثبت و معنی دار بین عملکرد دانه در شرایط معمول و شرایط تنش در مراحل رشد رویشی و زایشی با شاخص های تحمل
نشان داد که شاخص های مطلوبی برای مطالعه و ارزیابی واکنش ژنوتیپ های سورگوم در شرایط تنش خشکی می باشند. در خوشه MP و GMP ،STI
با توجه به بالا بودن عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش و قرار گرفتن در یک گروه، M و لاین امید بخش 2 B بندی ژنوتیپ ها، ژنوتیپ 26
به عنوان مناس بترین ژنوتیپ و لاین شناسایی شدند.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Effect of Wild Mustard (Sinapis arvensis) Competition and Nitrogen Levels onاثر رقابت خردل وحشی و سطوح نیتروژن بر صفات مورفولوژیک، (Sinapis arvensis)عملکرد و اجزای عملکرد کلزای پاییزه(Brassica napus)7457573508510.22067/gsc.v9i4.13291FAفاطمه سلیمانیگودرز احمدوندبوعلی سینابیژن سعادتیان0000-0003-3694-2764Journal Article19700101To investigate the effect of wild mustard plant density and nitrogen fertilizer on morphological characters,
yield and yield components of canola a split-plot experiment based on a randomized complete block design with
3 replications was carried out in Bu-Ali Sina university of Hamedan, in 2009. 4 levels of nitrogen fertilization
(100, 150, 200 and 250 kgN h-1) were assigned to main-plots and plant density of wild mustard at 5 levels (0, 4,
8, 16 and 32 plants m-2) to the sub-plots. Results showed that the effects of wild mustard competition on yield
and components of canola was significant. 32 plants m-2 of wild mustard reduced grain and biologic yield,
number of pod per plant, number of seed per pod and 1000seed weight about 28.7, 30, 40.9, 22.2 and 16 percent
respectively. With more nitrogen application, number of pod per plant, number of seed per pod, 1000seed weight
and grain yield was increased. By increasing nitrogen from 100 to 250 kg ha-1, grain yield was increased more
than 53 percent. Increasing density of wild mustard significantly reduced all above mentioned morphological and
qualitative characters, except protein percentage. By increasing nitrogen fertilizer, plant height, number of
branches per plant, pod length, oil yield and protein percentage of canola were increased significantly. Overall
nevertheless negative effect of weed on canola yield, seems that the application 200 kgN/ha in addition to
increasing grain yield and canola oil, had less decline in weed interference.به منظور تعیین تاثیر تراکم های مختلف خردل وحشی بر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کلزای پائیزه در مقادیر مختلف کود نیتروژن
آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال
200 و 250 کیلوگرم در هکتار) به عنوان فاکتور اصلی و تراکم علفهرز در ، 150، 1387 اجرا گردید. تیمارها شامل میزان نیتروژن در چهار سطح ( 100
16 و 32 بوته در متر مربع) به عنوان فاکتور فرعی بود. نتایج نشان داد که اثر تراکم خردل وحشی بر عملکرد و اجزای عملکرد کلزا ، 8 ، 4، پنج سطح ( 0
معنیدار بود به طوری که تراکم 32 بوته خردل وحشی در مترمربع عملکرد دانه و بیولوژیک، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین و وزن هزار
22 و 16 درصد نسبت به شاهد، کاهش داد. با کاربرد بیشتر نیتروژن تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در /2 ،40/9 ،30 ،28/ دانه را به ترتیب به میزان 7
خورجین، وزن هزار دانه و به تبع آن عملکرد دانه افزایش یافت. افزایش نیتروژن از 100 به 250 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه را بیش از 53 درصد
افزایش داد. با افزایش میزان نیتروژن ارتفاع، تعداد شاخه فرعی در بوته، طول خورجین، عملکرد روغن و درصد پروتئین به طور معنیداری افزایش یافت .
افزایش تراکم خردل وحشی سبب کاهش معنیدار کلیه صفات کیفی و مورفولوژیک ذکرشده به جز درصد پروتئین شد. به طور کلی علیرغم اث رات منفی
علفهرز بر عملکرد کلزا، به نظر میرسد که کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار علاوه بر افزایش عملکرد دانه و روغن کلزا، ازکاهش کمتری در
تداخل با علفهرز برخوردار بود.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Evaluation of Drought Tolerance and Stem Reserves Utilization of Promisingارزیابی تحمل به خشکی و استفاده از ذخایر ساقه ژنوتیپ های امید بخش گندم نان در شرایط7587693509710.22067/gsc.v9i4.13292FAمسعود عزت احمدیقربان نورمحمدیدانشگاه آزاد اسلامی، تهرانمسعود قدسیمحمد کافی0000-0002-0933-1346Journal Article19700101In order to evaluate drought tolerance of wheat genotypes, a field experiment was carried out using a split
split plot design based on a randomized complete block design with three replications in Torogh Agricultural and
Natural Resources Research Station (Mashhad, Iran) in 2006-2007 and 2007-2008. Main plots were assigned to
two levels of water stress treatments; D1: optimum irrigation, and D2: cessation of watering from anthesis to
maturity stages. Sub plots were assigned to eight bread wheat genotypes: 9103, 9116, 9203, 9205, 9207, 9212,
C-81-10 and Cross Shahi; and photosynthetic conditions with two levels: P1: using of current photosynthesis
and P2: inhibition of current photosynthesis were in sub-sub plots. The results showed that effect of water stress
and photosynthetic conditions on grain yield (GY), harvest index (HI), number of kernel per spike (NKS), and
thousand kernel weight (TKW) were significant. There was a significant difference between genotypes for
mentioned traits. The 9103, 9116, and C-81-10 genotypes had the highest grain yield from full irrigation and use
of current photosynthesis. The C-81-10, 9116 and 9207 genotypes had the highest grain yield from full irrigation
and inhibition of current photosynthesis. The best of genotypes for optimum irrigation were C-81-10, 9116, and
9103. The 9103, 9212, and C-81-10 genotypes had the highest grain yield from cessation of watering and use of
current photosynthesis. The 9116, C-81-10 and 9103 genotypes had the highest grain yield from cessation of
watering and inhibition of current photosynthesis. The best of genotypes for cessation of watering were 91030,
9116, and C-81-10. STI indicator had the highest correlation with GY under water stress, and were recognized as
suitable index for recognition drought enduring genotypes. The average of stem reserves utilization among
genotypes was 28.5% and 37.8% under well-watered and post-anthesis drought stress, respectively. Considering
that C-81-10, 9103 and 9116 genotypes showed the highest grain yield, potential for reserves and remobilization
of assimilates under different irrigation conditions; thus, these genotypes could be introduced as promising in
breeding programs for arid and semi-arid regions.به منظور ارزیابی میزان تحمل به خشکی ژنوتیپ های جدید گندم در شرایط تنش رطوبتی و فتوسنتزی متفاوت، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح
1386 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و - 1385 و 87 - کرت های دو بار خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 86
و تنش رطوبتی از مرحله گرده (D منابع طبیعی طرق مشهد به اجرا در آمد. تیمار آبیاری در کرت های اصلی شامل آبیاری مطلوب در طول فصل رشد ( 1
،9207 ،9205 ،9203 ،9116 ، تیمار ژنوتیپ در کرت های فرعی شامل هفت ژنوتیپ جدید گندم (لاین های شماره 9103 ،(D افشانی تا رسیدگی ( 2
و جلوگیری از (P و رقم کراس شاهی و تیمار شرایط فتوسنتزی در کرت های فرعی فرعی شامل استفاده از فتوسنتز جاری ( 1 (C-81-10 ،9212
بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر تنش رطوبتی و شرایط فتوسنتزی بر عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در (P فتوسنتز جاری ( 2
در شرایط C-81- 9116 و 10 ، سنبله و وزن هزار دانه معنی دار بود. همچنین اختلافات ژنوتیپی در مورد صفات مذکور معنی دار بود. ژنوتیپ های 9103
9116 و 9207 تحت شرایط معمولی و جلوگیری از ، C-81- معمولی رطوبتی و استفاده از فتوسنتز جاری جزء برترین ژنوتیپ ها بودند. ژنوتیپ های 10
و در C-81- فتوسنتز جاری بالاترین عملکرد دانه را داشتند. در شرایط تنش رطوبتی و استفاده از فتوسنتز جاری، ژنوتیپ های 9103 و 9212 و 10
و 9103 دارای بالاترین عملکرد دانه بودند. شاخص تحمل به تنش C-81-10 ، شرایط تنش رطوبتی و جلوگیری از فتوسنتز جاری ژنوتیپ های 9116
برآورد بهتری از عملکرد دانه در شرایط بهینه و محدودیت رطوبتی ارائه کرد. درصد استفاده از ذخایر برای پر کردن دانه ها (درصد انتقال مجدد ) (STI)
37 درصد تحت شرایط تنش رطوبتی افزایش یافت. نظر به این / 28 درصد تحت شرایط مطلوب آبیاری به 8 / تحت تأثیر تنش رطوبتی قرار گرفت و از 5
9103 و 9116 بیشترین ظرفیت استفاده از ذخایر ساقه برای پرکردن دانه ها در هر دو شرایط (معمولی و تنش رطوبتی ) را ،C-81- که ژنوتیپ های 10
داشته و پتانسیل عملکرد آن ها نیز بالا بود می توان آن ها را به عنوان ژنوتی پهای امید بخش و مناسب جهت استفاده در برنامه های اصلاحی مناطق
خشک و نیمه خشک پیشنهاد نمود.دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای زراعی ایران2008-14729420111222Assessment of the Genetic Variation and Drought Tolerance among Genotypesبررسی تنوع ژنتیکی و مقایسه تحمل به تنش خشکی ژنوتیپهای گلرنگاهلی(C. oxyacanthus) و گلرنگ وحشی (Carthamus tinctorius)7707773510410.22067/gsc.v9i4.13293FAمحمد مهدی مجیدیآقافخر میرلوحیمحمدرضا سبزعلیانJournal Article19700101This experiment was conducted to evaluate the drought tolerance of cultivated (Carthamus tinctorius L.) and
wild safflower (C. oxyacanthus Bieb) populations at Research Farm of College of Agriculture, Isfahan
University of Technology located at Lavark-Najafabad in 2008. A randomized complete block design with 3
replications was used in each of irrigation levels after 80, 130 and 180 mm evaporation from class A pan,
respectively. Evaluation of genetic variation revealed a significant difference among cultivated and wild
safflower genotypes for agro-morphological traits. For example wild safflower had significantly higher value for
the number of heads per plant indicating that it can be used for improvement of cultivated species through intraspecies
hybridization. Moisture stress also had a significant effect on all studied traits. Clear differences existed
between the two species (cultivated and wild) for moisture stress tolerance with the wild species being more
tolerant than the cultivated one. Increasing water stress level caused significant reduction in the seed yield of
cultivated genotypes whereas the wild genotypes were not affected as much. Results indicated that wild
safflower has a general stability under moisture stress which is useful source for improvement of drought
tolerance in cultivated safflower.(C. oxacanthe) و گلرنگ وحشی (Carthamus tinctorius L.) به منظور بررسی تحمل به خشکی لاینها، تودههای گلرنگ اهلی آزمایشی
در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این آزمایش تعداد 20 ژنوتیپ، شامل 13 توده و لاین اهلی
تنش متوسط ( 130 میلی مترتبخیر از (A به همراه 7 توده وحشی در سه سطح رطوبتی شامل بدون تنش ( 80 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس
در قالب سه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار مورد (A و تنش شدید ( 180 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس (A تشتک تبخیر کلاس
ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی تنوع ژنتیکی، نشان دهنده تفاوت قابل ملاحظه در بین جمعیتهای گلرنگ اهلی و وحشی از نظر صفات زراعی و
مورفولوژیک بود به عنوان مثال تعداد طبق (غوزه) در بوته ژنوتیپهای وحشی نسبت به نمونه های اهلی به طور معنیداری بیشتر بود که می توان از
پتانسیل این گونهها برای بهبود ژنتیکی گلرنگ اهلی از طریق هیبریداسیون بین گونهای استفاده کرد. نتایج نشان داد تنش رطوبتی تأثیر معنی داری بر
تمام صفات مورد بررسی داشت. تفاوت زیادی بین دو گونه اهلی و وحشی از نظر تحمل به تنش خشکی وجود داشت به طوری که با افزایش شدت تنش
از سطحی به سطح دیگر، عملکرد نمونههای اهلی به طور معنیداری کاهش یافت در حالی که عملکرد نمونههای وحشی در شرایط عدم تنش، تنش
متوسط و تنش شدید تفاوت معنیداری نشان نداد. نتایج نشان داد که گونه وحشی از نوعی پایداری عمومی تحت شرایط تنش از خود نشان میدهند که
میتواند به عنوان منبع ژنی مفید برای انتقال ژنهای مقاومت به گونه اهلی مفید باشد.