به منظور پهنه بندی استان خراسان از نظر پتانسیل عملکرد گندم، داده های دراز مدت آب و هوایی شامل درجه حرارت و تشعشع در سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی جمع آوری گردید. این داده ها پس از میان یابی مکانی بین ایستگاه ها و تبدیل کردن آنها به داده های روزانه بعنوان ورودی یک مدل شبیه سازی رشد و عملکرد گندم بکار گرفته شدند. به این منظور از مدل WOFOST که قبلا برای شببیه سازی سازی عملکرد گندم واسنجی شده بود استفاده گردید. نتایج تعیین اعتبار نشان داد که این مدل قابلیت خوبی برای پیش بینی عملکرد و مراحل فنولوژی واریته های مختلف گندم در شرایط بهینه تولید دارد. بر این اساس عملکرد پتانسیل یا عملکرد اقلیمی گندم که تنها توسط درجه حرارت و تشعشع خورشیدی تعیین می شود برای شهرستانهای مختلف واقع در استانهای تحت بررسی بوسیله مدل فوق شبیه سازی شد. نتایج نشان داد با وجودیکه پتانسیل عملکرد گندم برای هر یک از پهنه های اقلیمی در ساالهای مختلف متفاوت می باشد ولی میانگین آن در استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی به ترتیب ۲/۶، ۹/۶ و ۸/۴ تن در هکتار بود. حداکثر اختلاف در میزان تشعشع خورشیدی بین شمال ترین و جنوبی ترین نقاط در سه استان تحت بررسی در طی دوره رشد فعال گندم معادل ۵/۴ درصد بدست آمد. بر این اساس و با توجه به اینکه حداکثر تفاوت محاسبه شده بین عملکردهای پتانسیل در پهنه های مختلف ۲۲ درصد بوده است، بنظر می رسد که درجه حرارت در مقایسه با تشعشع نقش بارزتری در تعیین پتانسیل عملکرد گندم در استانهای خراسان دارد. میانگین عملکرد واقعی گندم (عملکرد برداشت شده در مزرعه) در استانهای تحت بررسی در طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۷۵ بصورت میانگین کل دوره و میانگین ۳ سال انتهایی محاسبه گردید. بدین ترتیب میزان خلاء عملکرد از تفاضل عملکرد پتانسیل و واقعی و ضریب عملکرد منطقه ای بعنوان نسبت عملکرد واقعی به عملکرد پتانسیل محاسبه و داده ها برای تهیه نقشه های پهنه بندی به سیستم اطلاعات جغرافیایی منتقل شد. نتایج نشان داد که میانگین عملکرد واقعی گندم در دوره سه ساله ۱۳۸۵-۱۳۸۳ نسبت به دوره ده ساله در استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی به ترتیب ۲۸، ۳۴ و ۳۰ درصد افزایش یافته است. با وجود این افزابش که به دلیل بهبود روش های مدیریت و معرفی ارقام جدید گندم می باشد، خلاء عملکرد نسبتا زیاد بوده و میانگین آن برای سه استان فوق به ترتیب معادل ۷/۳، ۳/۴ و۸/۲ تن در هکتار برآورد شد. این نتایج نشان می دهد که در مناطقی از استان که دارای پتانسیل عملکرد بالاتری هستند خلاء عملکرد نیز بیشتر می باشد. بر این اساس ضریب عملکرد منطقه ای در استانهای خراسان رضوی و جنوبی که دارای بالاترین و پایین ترین پتانسیل عملکرد بودند به ترتیب معادل ۳۷/۰ و ۴۲/۰ بدست آمد. عملکرد واقعی در شهرستانهای هر سه استان در طی دوره سه ساله ۸۵-۱۳۸۳ در حدود ۵۰% عملکرد پتانسیل بوده است بنابراین خلاء عملکرد گندم به دلیل بهبود روش های مدیریت بتدریج در حال پر شدن است.
ارسال نظر در مورد این مقاله