به منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی سورگوم و لوبیا چشم بلبلی بر جمعیت و زیست توده علف های هرز در شرایط کم آبیاری آزمایشی در سال زراعی ۱۳۸۵ در مزرعه آموزشی پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا شد. با توجه به اهداف، این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در۴ تکرار انجام شد. کرت های اصلی دربرگیرنده سطوح مختلف آبیاری (تنش خشکی در مراحل مختلف رشد) درچهار سطح، ۱IR: شاهد (آبیاری کامل)، ۲IR: تنش ملایم در دو مرحله رویشی و زایشی، ۳ IR: تنش ملایم در مرحله رویشی و شدید زایشی،۴ IR: تنش شدید در مرحله رویشی و ملایم زایشی و کرت های فرعی دربرگیرنده آرایش های مختلف کشت در پنج سطح، ۱S: سورگوم خالص با وجین کامل، ۲ S: سورگوم + ۱۵% لوبیا چشم بلبلی،۳ S: سورگوم + ۳۰% لوبیا چشم بلبلی، ۴S: سورگوم + ۴۵% لوبیا چشم بلبلی، ۵ S: سورگوم خالص بدون وجین بود. در این آزمایش زیست توده علف های هرز تحت تاثیر سطوح آبیاری و الگوهای کشت قرار گرفت به طوری که کمترین زیست توده علف های هرز در تیمار آبیاری شاهد بدست آمد و با افزایش نسبت لوبیا چشم بلبلی در مخلوط با سورگوم زیست توده علف های هرز به طور معنی داری نسبت به سورگوم خالص (بدون وجین) کاهش یافت. تراکم علف های هرز نیز در سطوح کشت مخلوط و خالص تفاوت های معنی داری نشان داد و کمترین تراکم علف های هرز را تیمار۴ S داشت. جمعیت علف های هرز غالب نیز به طور معنی داری تحت تاثیر الگوهای مختلف کشت قرارگرفتند. عملکرد کل سورگوم (معادل) در تیمارهای کشت مخلوط بیشتر از سورگوم خالص بدون وجین و برابر با با تیمار سورگوم خالص با وجین بود. با توجه به نتایج می توان گفت که کشت مخلوط افزایشی به خصوص در تراکم های بالاتر گیاه همراه علاوه بر کنترل موثر علف های هرز، عملکرد قابل قبولی را نیز تولید کرد.
ارسال نظر در مورد این مقاله