دیدهبانی علفهای هرز بخش مهمی از سیستم مدیریت تلفیقی علفهای هرز محسوب میشود. به منظور بررسی الگوی ظهور علفهای هرز و ارزیابی کارایی مدیریت اعمال شده بر روی جمعیتهای علف هرز، یک مزرعه چغندر قند با مساحت تقریبی دو هکتار طی یک فصل زراعی در مشهد مورد مطالعه قرار گرفت. علفهای هرز موجود در 441 نقطه از مزرعه بر روی سیستم شبکهای 7 × 7 مترمربعی در سه مرحله (یک نوبت قبل از مدیریت پس رویشی و دو نوبت بعد از مدیریت پس رویشی) شناسایی و شمارش شدند. به منظور تجزیه و تحلیل مکانی دادهها از ژئواستاتیستیک(کریجینگ) استفاده شد. در مجموع 34 گونه علف هرز در این مزرعه حضور داشت. طیف وسیعی از انواع علف هرز اعم از یکساله زمستانه (مانند خردل وحشی و شاهتره)، یکساله تابستانه (مانند سوروف)، دوساله (هویج وحشی) و چندساله (پیچک) در طی فصل ملاحظه شد. تاجریزی سیاه، سلمهتره، تاجخروس، پیچک، هفت بند و سوروف علفهای هرز متداول در طی فصل رشد این محصول بودند. اهمیت گونهها بسته به مرحله نمونهبرداری متفاوت بود. در ابتدای فصل تاجریزی سیاه با تراکم متوسط 71/404 بوته در مترمربع و حضور در تمامی مشاهدات، 32/81 % از کل جامعه علف هرز را تشکیل میداد، اما در مرحله دوم و سوم نمونهبرداری، پیچک به ترتیب با اختصاص 29/33 % و 26/29 % از کل جامعه علف هرز به خود گونه غالب بود. در مجموع روند تغییرات درصد تراکم نسبی برای علفهای هرز چند ساله و برگ باریک (عموماً گونههای چهار کربنه) به سمت انتهای فصل رشد، افزایشی و برای یکسالههای برگ پهن، کاهشی بود. مکانهای عمده ظهور علفهای هرز بهصورت لکههای بیضوی در حواشی شرقی و غربی زمین، طی فصل ثابت باقی ماند. در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که ازطریق دیدهبانی و درک رفتار ظهور علفهای هرز، ارائه راهکارهای بهتر و زمانبندی شده برای مدیریت آنها امکان پذیر می باشد .
ارسال نظر در مورد این مقاله