به منظور بررسی تأثیر گیاهان پوششی تابستانه و بقایای آنها و روشهای مکانیکی و شیمیایی بر تراکم و زیست توده علفهایهرز در باغات پرتقال والنسیا، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 7 تیمار و 3 تکرار در تابستان 1384 در باغ تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات مرکبات کشور در رامسر اجراء شد. تیمارها شامل گیاهان پوششی سویا Glycine max، یونجه یکساله Medicago sativa، شبدر برسیمTrifulium alexandrinum ، روتیواتور، مالچ کلش برنج، علفکش گلیفوسیت و شاهد بدون کنترل بودند. گیاهان پوششی در اول اردیبهشت پس از آماده سازی زمین کشت شدند و تیمار مالچ کلش برنج نیز اعمال گردید. تیمار روتیواتور هر 30 روز یک بار تا آخر آزمایش تکرار می شد. تیمار علفکش نیز در اواسط تیر ماه همزمان با کف بر کردن گیاه پوششی اعمال شد. نتایج نشان داد که گیاهان پوششی سویا و یونجه به تر تیب بیشترین و کمترین زیست توده را در بین گیاهان پوششی تولید کردند. روند شاخص سطح برگ گیاهان پوششی نیز همانند زیست توده بود، سویا بیشترین و یونجه کمترین شاخص سطح برگ را داشتند. در زیست توده علفهای هرز مشاهده شد که تیمار گیاه پوششی سویا و شخم کمترین و بعد از تیمار شاهد گیاه پوششی یونجه بیشترین زیست توده علفهای هرز را داشتند. بهترین تیمار برای کاهش تراکم علفهای هرزباریک برگ و پهن برگ به ترتیب تیمارهای شخم و علفکش ومالچ کلش برنج و گیاه پوششی شبدربرسیم بودند و تیمار گیاه پوششی یونجه نامناسبترین تیمار بعد از شاهد برای همه علفهای هرز بود. در کل تیمارهای گیاه پوششی سویا و شخم مناسبترین و گیاه پوششی یونجه نامناسبترین تیمارها برای کنترل علفهای هرز در باغ مورد آزمایش بودند.
ارسال نظر در مورد این مقاله